دل سختت به سندان سخت بارست
دهانت را میان بس راز دارست
به آن خاک قدم جان همنشین است
به آن چاه ذقن دل یار غارست
ز بار جور و بار غم نترسم
من و آن آستان چندانکه بارست
چو بر گل میخرامی پا نگه دار
که گل را بیشتر زحمت ز خارست
به طاق ابروان در رشته کاریست
سر زلفت ولی رخ ساده کارست
که بست آن نقش عارض آفرین باد
که آب دست در وی آشکارست
کمال از گفته خود هرچه داری
تخلص های تو بس آبدارست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق و پیچیدگیهای عشق و زندگی میپردازد. شاعر با تشبیه دل به سندان و دهان به رازدار، اشاره به سختیها و رازهای زندگی دارد. او همچنین به قدم زدن بر خاک و یاد یار اشاره میکند و از بار غم و رنج نمیهراسد. در ادامه به لطافت گل و زحماتی که خار برای آن به وجود میآورد، پرداخته و به زیباییهای چهره و ابروان محبوب اشاره میکند. شاعر در نهایت به کمال کلام و زیبایی تخلصها اشاره دارد و آنها را گوهرهایی ارزشمند میداند. این شعر به زیباییهای عشق و استقامت در برابر مشکلات میپردازد.
هوش مصنوعی: دل سخت تو به مانند سندانی است که به سختی بارها را تحمل میکند، اما دهان تو پر از رازهایی است که نگهداری از آنها دشوار است.
هوش مصنوعی: در آن سرزمینی که پای جانم را بر روی آن میگذارم، دلتنگی و عشق به یار مانند چاه عمیق و ممتد است.
هوش مصنوعی: من از سنگینی ظلم و غم نمیترسم و هر چقدر هم که این بار سنگین باشد، به آن درگاه مراجعه میکنم.
هوش مصنوعی: وقتی بر روی گل پا میگذاری، مراقب باش که پا نگذاری و به آن آسیب نرسانی، زیرا زحمت و رنج گل بیشتر از خارهایی است که در کنار آن وجود دارند.
هوش مصنوعی: ابروان تو به شکل قوس و کمان است و به همین خاطر ظرافت خاصی دارد، اما چهرهات در عین سادگی، بسیار زیبا و جذاب است.
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی و جاذبه ظاهری اشاره دارد. به عبارتی، زیبایی صورت کسی به قدری دلرباست که به مانند نسیمی که تصویر را ایجاد میکند، به چشم میآید. همچنین، این زیبایی به وضوح و روشنی مانند آبی که در دستان آدمی نمایان است، قابل مشاهده است.
هوش مصنوعی: هرچه که در کلام و سخن خود بیان میکنی، نشاندهندهی کمال و خوبی توست و این ویژگیهای تو بسیار دلچسب و گویاست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سده جشن ملوک نامدارست
ز افریدون و از جم یادگارست
زمین گویی تو امشب کوه طورست
کزو نور تجلّی آشکارست
گر این روزست شب خواندش نباید
[...]
سخنشان در فصاحت آبدارست
هنرشان در شجاعت بیشمارست
ز عشق تو نهانم آشکارست
ز وصل تو نصیبم انتظارست
ز باغ وصل تو گل کی توان چید
که آنجا گفتگوی از بهر خارست
ولی در پای تو گشتم بدان بوی
[...]
بکن چربی که شیرینیت یارست
که شیرینی به چربی سازگارست
گل از شوق تو خندان در بهارست
از آنش رنگهای بیشمارست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.