گر همه وقتی همه دل خون نیی
لیلی وقتی نو و مجنون نیی
نیست چو ما مردی خون خوردنت
درخور این باره گلگون نیی
در طلب زر چکنی گنج عشق
خواجه گدانی و فریدون نیی
پیش دهان و لبش ای قند مصر
قند چه خوانیم ترا چون نیی
در صفت جستن دوری ز مهر
کم نی از ماه گر افزون نیی
جای تو با دیدن ما با دلست
زین دو یقین است که بیرون نیی
ای به در خانه تو آه کمال
چون شنوی زانکه به گردون نیی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا چو قدح با دل پر خون نیی
کام ستان زان لب میگون نیی
تا نخوری غوطه به دریای اشک
طالب آن گوهر مکنون نیی
طره لیلی چه دهم با تو شرح
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.