دل ز باران کهن برداشتی
چیست چندین جنگ پیش از آشتی
زنده ام پنداشتی در هجر خویش
این چنینم کشتی پنداشتی
گفتم از خاک رهم انگار کم
لطف کردی بیش از آن انگاشتی
شکر نعمتهای تو کز درد و غم
هیچ رفتم بینوا نگذاشتی
عشق ورزیدی سزا دیدی کمال
تخم محنت کاشتی برداشتی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
پای او افراشتند اینجا چنانک
تو براز کون راژها افراشتی
دانهٔ لطف معانی داشتی
در میان جان آدم کاشتی
پیش ازینم خوشترک میداشتی
تا چه کردم؟ کز کفم بگذاشتی
باز بر خاکم چرا میافگنی؟
چون ز خاک افتاده را برداشتی
من هنوز از عشق جانی میکنم
[...]
خاک امین و هر چه در وی کاشتی
بیخیانت جنس آن برداشتی
محنتم آسوده کی بگذاشتی
قسمتم مهلت ندادی چاشتی
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.