لبیبی
»
ابیات پراکنده در لغت نامه اسدی و مجمع الفرس سروری و فرهنگ جهانگیری و رشیدی
»
شمارهٔ ۱۰۵ - به شاهد لغت راژ، بمعنی قبه خرمن از غله
پای او افراشتند اینجا چنانک
تو براز کون راژها افراشتی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به توصیف حالتی میپردازد که پای کسی را به شکلی بلند کردهاند، همانطور که خود او در مجلسی ظاهراً با شکوه و جذابیت ایستاده است. این تصویر به نوعی به بزرگی و اهمیت فرد اشاره دارد و احساس خاصی از تشریفات و عظمت را منتقل میکند.
هوش مصنوعی: در اینجا کسی قدمهای شخصی را بلند کردهاند، بهگونهای که تو نیز در حال بالا بردن چیزی با وقار و زیبایی هستی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دانهٔ لطف معانی داشتی
در میان جان آدم کاشتی
پیش ازینم خوشترک میداشتی
تا چه کردم؟ کز کفم بگذاشتی
باز بر خاکم چرا میافگنی؟
چون ز خاک افتاده را برداشتی
من هنوز از عشق جانی میکنم
[...]
خاک امین و هر چه در وی کاشتی
بیخیانت جنس آن برداشتی
محنتم آسوده کی بگذاشتی
قسمتم مهلت ندادی چاشتی
چون تو خود را ازمیان برداشتی
قصر ایمان را دری افراشتی
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.