گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
خیالی بخارایی

گر بیابد شرف خدمت آن حور ملک

کی فرود آورد از کبر دگر سر به فلک

ماه از عارض تو منفعل و آب خجل

شد و دادند گواهی ز سما تا به سمک

پستهٔ شور زند با لب شیرین تو لاف

سنگ بر سر پی آن می خورد آن کور نمک

کرد بر قلبی خود نقد دل اقرار و هنوز

دم به دم می زندش عشق تو بر سنگ محک

آخر از جور رقیب تو خیالی دانست

آنچه در باب عداوت به گدا دارد و سک