گنجور

 
 
 
رباعی ۱۱۲ به خوانش سهیل قاسمی
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
خیام

این قافلهٔ عمر عجب می‌گذرد

دریاب دمی که با طرب می‌گذرد

ساقی غم فردای حریفان چه خوری

پیش آر پیاله را که شب می‌گذرد

ابوالحسن فراهانی

روزم به غم و شبم به شب میگذرد

این عمر عزیز من عجب میگذرد

از بس که کنم خیال آن زلف دراز

بر من هر شب هزار شب میگذرد

هاتف اصفهانی

هر شب به تو با عشق و طرب می‌گذرد

بر من زغمت به تاب و تب می‌گذرد

تو خفته به استراحت و بی تو مرا

تا صبح ندانی که چه شب می‌گذرد

آذر بیگدلی

امشب که ز وصلم بطرب میگذرد

از غصه بمن شبی عجب میگذرد

گردم نزنم، فغان که غم میکشدم؛

ور شکوه کنم، آه که شب میگذرد

میرزا حبیب خراسانی

بنگر بنگارم که عجب میگذرد

جان است توئی که بلب میگذرد

آن گردن سیمین بمیان زلفین

روزی است که در بین دو شب میگذرد

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از میرزا حبیب خراسانی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه