گنجور

 
خیام

این قافلهٔ عمر عجب می‌گذرد!

دریاب دمی که با طَرَب می‌گذرد؛

ساقی، غم فردای حریفان چه خوری.

پیش آر پیاله را، که شب می‌گذرد.

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode