هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به اهمیت شادی و لذتبردن از زندگی اشاره میکند. او میگوید در دنیای ناشناخته، با خوشدلی بنوشیم زیرا زندگی پر از مشکلات است. زمانی که نوبت به ما میرسد، نباید آه بکشیم، چرا که زندگی مانند جامی است که همه را در نوبت خود میچشاند و باید از آن بهرهبرداری کرد.
- دایره یِ سپهر: روزگار، این جهان که همیشه در حال چرخیدن و تکرار است
- ناپیدا غُور: بی کران، بی انتها
- جُمله: همه
- می نوش: بِنوش
- دُور: نوبت
- جُور: ستم، بیداد
برداشت آزاد:
در این جهان بی کران که دانشِ بشر هنوز از شناختِ بسیاری از زوایایِ پیدا و پنهانش ناتوان است، یک چیز حتمی است و آن مرگ است که همه ما قطعا مزه آن را خواهیم چشید. نباید به مرگ همچون ستم و بیدادی که بر ما می رود با چشمِ انزجار نگریست بلکه باید آن را را پذیرفت و در مقابلش تسلیم بود. شاید این گونه نگاه به زندگی و مرگ، به ما این مجال را بدهد که زندگی مان را پر بارتر کرده و لحظهها را سرشار از شادی و سرخوشی کنیم. انزجار و ترس از مرگ، تنها باعث نابودی لحظه هایی زندگی کنونی ما شده و هرچه به پایان زندگی نزدیک شویم زندگیِ ما دردناک تر خواهد بود
در دایره یِ قسمت ما نقطه یِ تسلیمیم
لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمایی
فکر خود و رایِ خود در عالمِ رندی نیست
کفر است در این مذهب خودبینی و خودرایی
زین دایره یِ مینا خونین جگرم مِی دِه
تا حل کنم این مشکل در ساغرِ مینایی
دیوان حافظ » غزل 493
- دایره یِ قسمت: سرنوشت به دایره تشبیه شده است
- نقطه ی تسلیم: نقطه یِ میانِ دایره که از هر سو احاطه شده و راه گریزی ندارد
- در دایره یِ قسمت ما نقطه یِ تسلیمیم: پروردگارا، ما همچون نقطه یِ مرکزِدایره که ازهمه سواحاطه شده،دردایره یِ سرنوشتی که تو برای ما رقم زده ای قرار گرفته و راه گریزی نداریم، بنابراین راضی هستیم به رضایِ تو
- لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمایی: برای ما هرآنچه که تو صلاح بدانی همان سعادت و خوشبختیست، فرمانروایِ جهانِ هستی توییِ هرچه دوست داری فرمان بده
- رای: اندیشه
- عالَمِ رندی: جایی که هیچگونه ریا و تظاهری نیست و همگان بر اساس دلِ خود رفتار می کنند نه منِ ذهنی (نفس)
- فکرخود و رای خود در عالمِ رندی نیست: در عالمِ رندی و عشقبازی،منِ ذهنی هیچ جایگاهی ندارد، هرچه هست دل است و بس
- کفراست در این مذهب خودبینی و خودرایی: در مذهبِ عشاق، خودبینی،خودپرستی وخودخواهی به منزله ی کفرورزیست، چرا که در این مذهب من و مایی وجود ندارد و هرچه هست اوست و رضایتِ او است.
- دایره یِ مینا: چرخ فلک و آسمان نیلی رنگ
- ساغرِ مینایی: جام شرابی که میناکاری شده باشد.
- زین دایره یِ مینا خونین جگرم مِی ده: از ناکامی هایی که از روزگار و زمانه به من می رسد، به ستوه آمده و جگرم خون شده است
- تا حل کنم این مشکل در ساغرِ مینایی: تنها راه حل آن بی خیالی، شادمانی و دوری کردن از غم و اندوه هست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به اهمیت شادی و لذتبردن از زندگی اشاره میکند. او میگوید در دنیای ناشناخته، با خوشدلی بنوشیم زیرا زندگی پر از مشکلات است. زمانی که نوبت به ما میرسد، نباید آه بکشیم، چرا که زندگی مانند جامی است که همه را در نوبت خود میچشاند و باید از آن بهرهبرداری کرد.
هوش مصنوعی: در آسمان ناپیدا و وسیع به تفکر و دقت بنشین، با دل شاد و بدون نگرانی زندگی کن، چرا که دور از مشکلات و سختیها هستی.
هوش مصنوعی: وقتی نوبت به تو میرسد، شکایت نکن؛ چرا که این یک تجربهای است که همه باید از آن بچشند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
سیمین بر تو سنگ بپوشد به سمور
زلفت به شبه همی کند نقش بلور
ای با لب طوطیان و با کشی گور
حسن تو همی مرده بر آرد از گور
امروز منم به زور بازو مغرور
یکتایی من بود به عالم مشهور
من همچو زمردم عدو چون افعی
در دیدهٔ من نظر کند گردد کور
نیکو مثلی زده ست شاها دستور
بز را چه به انجمن کشند و چه به سور
گفتی مگذر بکوی ما در مخمور
تا کشته نشی که خصم ماهست غیور
گویم سخنی بتا که باشم معذور
در کوی تو کشته به که از روی تو دور
سلطان ملک است در دل سلطان نور
هر روز کند به روی او سلطان سور
هرگز ندود برود بر سلطان زور
چشم بد خلق آرد از سلطان دور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.