لغتنامهابجدقرآن🔍گوگلوزنغیرفعال شود

گنجور

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
رباعی شمارهٔ ۵۵ به خوانش داوود ملک زاده
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
خیام

آن را که به صحرای عِلَل تاخته‌اند

بی او همه کارها بپرداخته‌اند

امروز بهانه‌ای در انداخته‌اند

فردا همه آن بُوَد که دی ساخته‌اند

اوحدالدین کرمانی

خوش باش که در ازل بپرداخته اند

نرد من و تو بی من و تو ساخته اند

بر نطع قضا به کعبتین تقدیر

نرد من و تو بی من و تو باخته اند

کمال‌الدین اسماعیل

اهل طبرستان همه چون فاخته اند

کز سلّۀ بید خانه پرداخته اند

زان همچو شکر در آب بگداخته اند

کایشان چو شکر خانه زنی ساخته اند

عراقی

یک عالم از آب و گل بپرداخته‌اند

خود را به میان ما در انداخته‌اند

خود گویند راز و خود می‌شنوند

زین آب و گلی بهانه بر ساخته‌اند

عبید زاکانی

تا ساخته شخص من و پرداخته‌اند

در زیر لگد کوب غم انداخته‌اند

گوئی من زرد روی دلسوخته را

چون شمع برای سوختن ساخته‌اند

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه