این شعر به اهمیت دوری از قضاوت و انتقاد نسبت به دیگران اشاره دارد. شاعر میگوید که اگر خود شراب نمینوشی، حق نداری به مستان طعنه بزنی. همچنین هشدار میدهد که نباید به می نخوردن و عدم گناه مستی غره و مغرور باشی چون تو صدها لغمه حرام و گناه آلود میخوری که می و شراب پیش آن گناه کوچکیست
[زنهار] اگر می نمینوشی طعنه نزن به کسانی که از شراب سرمست هستند. [در عوض به جای آن گیر دادن ها] تو حیله و خدعه را پایهگذاری نکن [و انسان یکرو و راست و صادق باش]
به خودت افتخار نکن و غرور بیجا تو رو برندارد که مشروب نمینوشی، زیرا لقمه های بزرگتر [و گاها حرامی] میخوری، که گناه مشروب خوردن و می نوشیدن در برابر آنها چیزی به حساب نمیآید.
علیرضا در ۱۶ سال و ۱۱ ماه قبل، چهارشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۸۷، ساعت ۰۶:۳۸ نوشته:
خیام توی این قسمت شعرش از ناصحانی که اون رو یه می خواره میدونستن گله می کنه البته شاعرای دیگه مثل حافظ هم از این بدبختی ها داشتن چون حافظ هم به این مضمون میگه واعظان کاین جلوه بر محراب ومنبر می کنند چون به خلوت می روند ان کار دیگر می کنند
آمیس در ۱۶ سال قبل، یکشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۸، ساعت ۰۹:۰۵ نوشته:
از قدیم گفتند : "مستی و راستی" تو قرآن هم به این مضمون اومده که در شراب منافعی هست ولی ضررهاش بیشتره به همین دلیل حرام و گناهه. این بیت به آدمهای دو رو هم می تونه اشاره داشته باشه؛ آدمهایی که چون می نمی خورن خودشون رو خوب می دونند ولی مال حروم می خورند و هزار کار دیگه می کنند. کاش خدا به همه آدمها اجازه میداد لااقل یکبار جلوی همه می بخورن اونوقت حقیقت وجود و باطن آدمها معلوم می شد.
هومن در ۱۵ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ آبان ۱۳۸۸، ساعت ۱۳:۴۶ نوشته:
اینکه بتوان منظور حقیقی خیام را از پشت سد الفاظ و کلام استخراج کرد, واقعا هنری است که شاید فقط خود خیام از عهده آن برآید. این بزرگان ادعایی در مسلمانی ندارند و البته منظور خیام اینست که خودت را نیز در نظر بگیر, قبل از اینکه به دیگران طعنه گناه بزنی. حافظ می فرماید: گر مسلمانی از اینست که حافظ دارد وای اگر از پس امروز بود فردایی
ف-ش در ۱۵ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۸ آبان ۱۳۸۸، ساعت ۱۰:۵۷ نوشته:
در بعضی رباعیات خیام به می معمولی اشاره شده ودر بعضی معنای عالیتری دارد در این مصرع که میگوید" صد لقمه خوری که می غلام است آنرا" ظاهرا حرمت می مطرح است وآنرا قبول دارد ولی میگوید آنکه غره است به اینکه می نمیخورد صد لقمه بد تر از می میخورد ومتوجه نیست انسان مغروربسیاری از کارهایش خراب است و میخواره براو ترجیح دارد در عین حال نمیشود گفت معنای سمبلیک می دراین رباعی درنظر نبوده است به قرینه اینکه کسیکه طعنه به میخواره معمولی میزند مسلم نیست که اهل حیله ودستان باشد شاید از صداقت بگوید ولی آنکه به مستی عارف طعنه میزند به حیله و فریب خود نزدیکتراست
علی بی ستاره در ۱۵ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۸۸، ساعت ۰۵:۱۵ نوشته:
در پاسخ به ف-ش باید بگویم که از نظر خیام در جهان هیچ چیزی عالیتر از خود می نیست: تا زهره و مه در آسمان گشت پدید بهتر ز می ناب کسی هیچ ندید من در عجبم ز می فروشان کا یشان به زان چه فروشند چه خواهند خرید
میلاد در ۱۴ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ مهر ۱۳۸۹، ساعت ۱۲:۵۷ نوشته:
من از خیام چنان فهمیدم که منظور او از (می)شراب انگوری میباشد چو می گوید چندان بخورم شراب کین بوی شراب اید زطراب من روم زیر طراب چون رسد بر سر گذار من مخموری از بوی شراب من شود مست وخراب
امید در ۱۳ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۰، ساعت ۲۳:۳۴ نوشته:
من هم با پاسخ "علی بی ستاره" عزیز به "ف-ش" موافقم "ف-ش" گرامی شما توی خیلی از حاشیه نوشت هایی که داشتین اعتقاد به یک مفهوم عالیتر برای شراب دارین در صورتی که شخصی که می خواد همین لحظه رو خوش باشه و از فکر گذشته و آینده رهایی پیدا کنه ، هیچ شرابی واسش عزیزتر و عالی تر از شراب فیزیکی نیست!
Mehdi در ۱۳ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۰، ساعت ۱۰:۳۶ نوشته:
با توجه به شخصیت خیام گمان نمی کنم که می خوری منظور واقعی او باشد بلکه مفهوم استعاری و کنایه از امورات روزانه خیلی ازانسانها است که حرام تر از می خواریست ولی بسبب وفور اتفاق به امری عادی تبدیل شده و حرمت خود را از دست داده است.
ارسلان اشرفی در ۱۲ سال و ۶ ماه قبل، سهشنبه ۹ آبان ۱۳۹۱، ساعت ۱۴:۳۵ نوشته:
باسلام وعرض ادب خدمت همه عزیزانی که نظرات خود را نوشته اند ولی لازم میدانم خدمت دوستان عرض کنم کلمات واصطلاحات عرفانی معانی دیگری غیر از معانی ظاهری روز مره دارندوهیچکدام از عرفا اهل شراب ظاهری نبوده اند.لطفا برای آگاهی بیشتر به کتاب لغات واصطلاحات عرفانی مراجعه فرمایید پاسخ خود راخواهید یافت
سعید در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، سهشنبه ۲۵ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۳۴ نوشته:
سلام. حال یک شاعر د هنگام نوشتن شعر شوریدس ما هر چقدرم در مورد شعر ها نظر بدیم باز هم به مفهوم اصلی که خود شاعر داشته نخواهیم رسید.علامه ک نیستیم دیگه فوقش دکترا ادبیات داریم فقط میتونیم گوشه هاییشو نقد کنیم خیام ادم بزرگیست
فاتح عبدالهزاده در ۱ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۱۱ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۰۳:۴۳ پاسخ داده:
درود، در زبان کوردی و گویش سۆرانی (شهر بۆکان: Bokan، لهجهی بۆکانی: Bokanî) بە کدخدا میگویم: کۆخا (kokha)koxa با همین گویش، سقزیها میگویند: Kêyxa, کویخا
خیام در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۲۶ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۲۲:۰۶ نوشته:
بنظرم این شاعر بزرگ می نخورده و اگر هم خورده باشه برای امتحان بوده که بفهمه این می که بیشتر شیخ و اشخاص دیگر میخورند چه طعمی داره منظور ایشان از می که در بیشتر رباعیاتش امده،بنظر من همین میتونه باشه با تشکر
محمد در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۲۳:۵۲ نوشته:
سلام آقا امین ببخشید شما لر زبانید یا نه چون ما لر زبانیم و در لری به کدخدا میگوییم کیخا حال در مورد فامیلی شما کمی شک داشتم که معنی کدخدا میدهد یا نه خیلی از شما ممنون ودرود بر اخلاقتان چون من فکر میکردم که شما با عصبانیت جواب دهی
امین کیخا در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۴۳ نوشته:
درود به شما البته لر هستم و لری پیچیده ای هم میدانم انقدر که نزدیک به پهلوی است ! و البته در خدمت پیشرفت فارسی از ان سود می برم . به شما هم درود، از این که نوشتارک هایم را می خوانی سپاسدارم .
دچار .... در ۱ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۳۲ پاسخ داده:
چه جالب. کاش توی وبلاگ یا هرجا که قابل دسترس باشه این اصطلاحاتی رو که بلدید منتشر کنید مطمئنم علاقمندان زیادی داره. البته اگر با استناد به منبع درست باشه🙏🙏
محمد در ۱۰ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۱:۳۵ نوشته:
امروز رفته بودم سوپری محل یه کیک وآبمیوه بزنم بدن چنتاازهم محلی ها اومدن اونجا همه میگن زشته گناه داره امروز قتله خوب یکی نیست بگه مگه من قتل کردن که زشته یادارم دزدی میکنم یه لقمه کیکو زهرمون کردن رفت گر می نخوری طعنه مزن مستانرا بنیاد مکن تو حیله و دستانرا تو غره بدان مشو که می مینخوری صد لقمه خوری که می غلامست آنرا
بهمن در ۹ سال و ۱۱ ماه قبل، سهشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۳۹ نوشته:
مسلمانان قشری اصلا نمیتوانند تصور کنند که حافظ و خیام شراب بنوشند و سعی میکنند یک جوری به شراب یک معنی عرفانی بدهند. بابا - مسلمون - حافظ و خیام و فردوسی و تقریبا همه شراب میخوردند- و برعکس من و شمای امروز- تنها تفریحشان همین بود. شما و من هزار جور تفریح داریم - رادیو تلویزیون کتاب اسباب بازی گوشی ماشین تلفن - و صد ها سرگرمی دیگر- دلتون برای محبوب تان تنگ میشود-یک گاز به ماشینتون و ایشان را میبینید-یا گوشی را برمیدارید و با او صحبت میکنید. حافظ و خیام فقط وفقط شراب داشتند و دیگر هیج - لطفا این تنها دلخوشی آنها را از آنها نگیرید. چه اصراری است که دستورات اسلام را توی چشم همه فروکنید؟
رضا تنها در ۹ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۷ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۴۵ نوشته:
نه قسم ایمان خلاصه است در رزق حلال . چیزی که امروز کمرنگ شده است . دوست چینی داشتم توصیه بسیار قشنگی به من نمود . این دوست بی دین من می گفت هر موقعه کارب انجام می دهید سعی کن تمام حواس خود را جمع ان کار نمایی . براستی که چشم بادامی ظریف ، ظرافتی خاص در عمل داشت و واقعا کسب حلال می نمود مانده ام که اوایمانش کامل است یا من !
فاتح عبدالهزاده در ۱ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۱۱ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۱۱:۱۲ پاسخ داده:
یعنی کارهایی هستند که قباحت آن صد برابر "می" خوردنه. بقول امروزیها "می" خوردن انگشت کوچیکهشون نمیشه! اینجا شاعر رندانه میگه معمولا کسانی که می خوردن دیگران را جار میزنند، خودشون مخفیانه کارهای خیلی زشتتری میکنن
سمانه ، م در ۹ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۲۱ نوشته:
روفیا بانو توجه دارید که فقیه مست بوده ، فتوا داده فقیه مدرسه دی مست بود و فتوا داد شاید هم می را امتحان کرده و هم مال اوقاف را ولی می خوشگوار تر آمده شاد زی
سام در ۹ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۲۱ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۳۲ نوشته:
چون به جای کسی زندگی نکرده ای قضاوتش نکن اگر بهشت همین جا هم که باشد تا مثل کودکان ساده نشوی به ملکوت راه نخواهی یافت، فقط لحظه ای یاد دوران کودکی ات رو به یاد بیار... بهشت چیزی جز احساس کودکانه اما تزلزل ناپذیر است؟ اگر ضعف تو باعث سیاست مدار شدن توست مغرور مشو که تو راه سعادت گم کرده ای هر چیزی که داری خلا درونی ات را پر نمی کند چرا که تو هم نیاز به حالت مستی کودکانه ات داری ما افسوس غرور حسد قضاوت حیله سیاست تو را ذره ذره به جهنم بی هویتی دچار کرده
محمد تقی زاده در ۸ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۸ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۲۰ نوشته:
این رباعی مفهوم استعاری داره و پیام کلی آن هم این نکته را گویاست که وقتی از باطن کسی خبر نداری آنرا قضاوت نکن. و در ادامه میگه که الکی به خودت افتخار نکن که کار های به ظاهر خطا را انجام نمیدهی و اگر منطقی به خود بنگری خواهی دید که کار های بسیار زیادی هست که انجام می دهی و این به ظاهر خطا ها در برابر آنان هیچند! و در ژرفای معنی اشاره کنم که : گر هوشمندی به معنی گرای که معنی بماند نه صورت به جای
مهشید در ۸ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۱۶ نوشته:
متاسفانه اندیشه عموم از معنی اشعار دقیق نیست گویند پس هر کاری نزد متخصص روید گر میخواهید اشعار عرفا را معنی کنید باید نزد عارف روید چون کلمات در غالب رمز است و برای عموم نا مفهوم مگر در معنی کلمه که لایه بیرونی شعر است بنده با اجازه بزرگان چند کلمه را معنی میکنم منظور از می همان شراب است با توجه به این که شرابی که عارف سرمیکشد با نوشیدن انسان معمولی متفاوت است. عرفا در حالات روحی متفاوت در سیر وادی ها از همین می استفاده میکردند و منظور از طعنه نزن مردان مردان فقط عرفا هستند (چه زن چه مرد) حال که طعنه میزنید اما نمیدانید بعد از خوردن این می من چی میبینم و کجا
حمید در ۶ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۱۴ مهر ۱۳۹۷، ساعت ۱۳:۴۶ نوشته:
خانم مهشید اگر جایی از اشعار خیام پیدا کردید که خود را عارف معرفی کرده باشد ممنون میشم بگید. این ما هستیم که به شعر شعرا با دید رمز وراز نگاه میکنیم شعرا با بهترین و گویاترین زبان کلمات را کنار هم میچینند ولی ما آن رارمز آلود میکنیم
حمید رضا۴ در ۶ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۷، ساعت ۰۷:۵۵ نوشته:
بنده خدا جان، خیام هرگز از دید علمی هیچ ادعایی نکرده که شراب خوبه که شما اینگونه این بزرگوار رو به سخره می گیرید. بیشتر مردم جهان و نیز خیام ادعا میکنند خوبه چون خوش طعم و عطره، سرمستی و دلشادی میاره و برای لحظاتی ذهن رو از دست زورگویان و کسانی که بی حرمتی می کنند رها می کنه. شما که اهل علم و دانش و پژوهش در زمینه تغذیه هستید بگید چرا میانگین طول عمر در پاکستان و عربستان و ایران و افغانستان، ده در صدی کمتر از فرانسه و ایتالیا و ژاپن و آلمان است. "صد لقمه خوری که می غلامست آنرا"
مهرداد پارسا در ۵ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۲ آبان ۱۳۹۸، ساعت ۱۷:۴۵ نوشته:
خانم سمانه در آن بیت، حافظ به این دلیل فقیه مدرسه را در حال صدورِ فتوا مست توصیف کرده، چون او در حال مستی صادق شده و فتوایی را که به حقیقت نزدیک بوده صادر کرده.
محمد در ۵ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۷ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۲۳:۰۶ نوشته:
سلام، بنده با نظر خانم مهشید موافقم، می در اشعار عارفانه ذکر و یاد خداوند است حال چه ذکر لسانی باشد یا قلبی و یا تلاوت قران، برای عارفان حقیقی یاد و ذکر و تلاوت قران نوشیدن آنها با جان و روح خود است، در این مرحله کسب انس حقیقی با خالق دست داده و خلسه و مستی ای از یاد دوست به عارف دست می دهد که تمام لذات جسمانی حکم کاهی در مقابل کوهی دارد و تا فردی خود این را تجربه نکند پی به این حقایق نمی برد. اشعار حافظ و مولانا را با تفسیر صحیح آن مطالعه کنید.
پری در ۵ سال قبل، یکشنبه ۷ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۰۳:۲۲ نوشته:
درود بر دوستان ! میخوام درباره ی این غزل تفسیرمو با توجه به مطالبی که خوندم و اطلاعاتی که جمع آوری کردم بگم . خب ما دو تا سرنخ داریم ؛ یکی اینکه این غزل در زمان شاه اسحاق سروده شده که کار حافظ با بدگوهاش بالا گرفته بود و مخصوصا دو نفر آتیش بیار معرکه شدن ؛ شیخ زین الدین کلاه و عبدالله بنجیری تا جایی که کار به دربار شاه اسحاق اینجو کشید و اون دعوی رو شنید ولی اگه حضرت حافظو سرزنش نکرد سکوت کرده و جانبداریشم نکرد که من میگم احتیاط کرده ! دومین سرنخ اینه که این غزله اونم غزل حافظ بزرگ ! هیچ زمان مطلعشو با یک چیزی شروع نمیکنه مثل اندازه نگه داشتن در شراب خواری بعد وسطش یک بیت بی ربط بیاره از قلم صنع خدا و بعدشم مدح شاه اسحاقو بگه . خب تفسیر ابیات : در مطلع غزل که از این عقیده ی خودش دفاع میکنه که اگه شرابو به اندازه بخوری اشکالی نداره ؛ بیت دومشم همین مضمونو داره . قبل از توضیح بیت سوم میخوام بهتون بگم حافظ جان بارها به این نکته اشاره کرده که شراب خوردنی که آزاری به کسی نرسونه خیلی بهتر از شبهه خوری و ریا و آزار خلق و ...ست . مانند : مباش در پی آزار و هر چه خواهی کن ، که در طریقت ما غیر از این گناهی نیست . بهر یک جرعه که آزار کسش در پی نیست ، زحمتی میکشم از مردم نادان که مپرس . می خور که صد گناه ز اغیار در حجاب ، بهتر ز طاعتی که به روی و ریا کنی . تا جایی که می خوردنو تقدیر خودش میدونه و میگه برو ای زاهد و بر دردکشان خرده مگیر ، که ندادند جز این تحفه به ما روز الست و معتقده که اگر خطایی هم محسوب میشه انقدر بزرگ و غیر قابل بخشش نیست و به کسیم ربطی نداره ! من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش ... بیت سوم یک کنایه ی دو پهلو محسوب میشه ! دقت کنین که ما داریم با ماجرا پیش میریم که منظور حضرت حافظم همین بوده . میگه پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت ؛ خب پیر خود حافظه ولی از جایی که حافظ بی پروایی و جسارت حضرت سعدی رو نداشته اسمی از خودش نمیاره که فردا بتونه گردن نگیره ! مثل جایی که میگه : این حدیثم چه خوش آمد که سحرگه میگفت ، بر بر میکده ای با دف و نی ترسایی ، گر مسلمانی از این است که حافظ دارد ، وای اگر از پس امروز بود فردایی. که خیلی زیرکانه شکش نسبت به قیامت رو گردن ترسا انداخته . وقتی اینجام میگه پیر خودشو میگه . حالا قلم صنع چیه . قلم صنع قلم آفرینشِ حکم از سوی شاه اسحاقه که حافظ در اینجا میگه : پیر ما گفت شاه اسحاق همیشه حکم درست داده و خطا و ناروایی در کارش نبوده و در مصرح دوم میگه آفرین بر نظر پاک خطاپوشش یا خطا بخشش باد که خطا پوش به نظر من بهتره . خب حالا کنایه ی دو پهلو اینجاست : اگه بگیم ش در مصرع دوم به شاه اسحاق بر میگرده میتونیم بگیم توی مصرع اول هندونه ها رو داده زیر بغل شاه و حالا میگه از این خطای نه چندان بزرگ و نابخشودنی من که آزاریم در پی نداشته بگذر یا اگه ش به پیر برگرده بگیم درسته که پیر گفت خطایی در دادنِ حکم نکرده ولی این ناروایی این دفعه ی شاهو نسبت به من نادیده گرفته که اینو گفته . بیت بعد تلمیحی داره به داستان سیاووش در شاهنامه ی حکیم سخن فردوسی بزرگ که گرسیوز برادر افراسیاب از روی حسادت بدگویی سیاووش رو پیش افراسیاب کرد تا جاییکه افراسیاب دست به کشتن سیاووش که دامادش بود و دخترش فرنگیس اون زمان کیخسروی سیاووش رو باردار بود زد . میگه شرمت باد از ظلمی که باعث شد خون سیاووش از بدگویی به ناحق ریخته شد ؛ اگه بخوای با من در دادنِ حکم ناحقی کنی ؛ که من گناهی ندارم و اگر هست جزئی و خرده و اینها از حسادتِ عشق و علاقه ی تو به من گلایه ی منو پیش تو آوردن. بیت بعدی مجیز شاهو میگه و در بیت ششم میگه درسته که سکوت کردی و حرفی نزدی ولی من فدای همون سکوت و لبهای خاموشتم که دیگه تا آخر همینطور مجیز شاه اسحاقو میگه و در بیت آخِر خودشو غلام شاه معرفی میکنه . خالی از لطف نیست که بگم خیام بزرگ گفته : گر می مخوری طعنه مزن دستان را ، بنیاد مکن تو حیله و دستان را ، تو غره بدان مشو که می می نخوری ، صد لقمه خوری که می غلامست آن را . امیدوارم پسندیده باشید . التماس تفکر .
مویز در ۵ سال قبل، دوشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۲۱:۵۶ نوشته:
از معدود مفاخر ومشاهیر ایران زمین احتمالا خیام تنهاکسی است که گفتار وی با عرفان و متافیزیک به هیچ وجه در یک قافیه نمی گنجد! او گفتاری زمینی دارد، او در زمان خود زندگی می کرده است و در کلمات او نیز کاملا مشهود است که هیچگونه اعتقادی به زندگی دیگری پس از مرگ نیست!
جواد در ۴ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۲۱ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۲۱:۴۴ نوشته:
این رباعی عمر خیام عزیز در کتاب خطی 560 ساله به خوشنویسی شیخ محمود پیربوداقی که در کتابخانه دانشگاه آکسفورد نگهداری میشود اینچنین نوشته شده است تا بتوانی طعنه مزن مستانرا ازدست بهل تو حیله و دستانرا گرزانک زعمر خویش خواهی آسود یک لحظه مده ز دست مر پستانرا
حسن جعفری بیجاربنه در ۴ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۱۲:۲۰ نوشته:
شاید دوری از می اصلی ترین شاخصه ی یک متعبد قشری باشد؛ بنابر این خیام آن را مورد چالش قرار می دهد و اعمال شنیع دیگر آن ها را به یاد می آورد و به باد انتقاد قرار می دهد از این رو عرفانی پنداشتن می در این جا دور از ذهن است بویژه برای خیامی که به درنگ های فلسفی اش شناخته شده است
حشمت الله ویسی در ۴ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۱۳:۲۴ نوشته:
درود بر شما سروران گرامی. همه ما و گذشتگان نزدیک ما، سعی داریم که فرموده و سروده شاعران بزرگ را عرفانی و حتی المکان قرانی تعبیر و تفسیر کنیم. حتی اگر از شاعر مذکور هیچ زندگینامه موثقی در دسترس نباشد. پیشنهاد این حقیر این است که سعی شود تفسیر از موقعیت و جایگاه و زمان آن شاعر متصور شود. نه اینکه همه را خواه ناخواه به قرآن و عترت و اهل بیت نسبت داده و تفسیری به جبر یا به خوش باش جهت عده ای خدای نکرده باشد. خیام در این رباعی کنایه به کسانی میزند که به می خواره گی او خرده میگیرند و خود هزار کار بد تر از می خوردن میکنند و ریاکارند.خیام می میخورده ولی میخواره نبوده.
شمس در ۴ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۴ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۰۷:۲۸ نوشته:
در ره عشق نشد کس به یقین محرم راز هرکسی بر حسب فهم گمانی دارد بنظر بنده هرآنچه دوستان میفر مایند درست است و هرکس بر اساس ادراک خود سخن میگوید. مراد اصلی خیام هرچه باشد نمی دانم ولی همین بس که توصیه میکند که در امور شخصی دیگران دخالت نکنیم و بگذاریم هرکس هرگونه که دوست دارد زندگی کند و ما هم مراقب رفتار و کر دار خودمان باشیم ، بقول حضرت فردوسی . بترس از خدای و میازار کس ره رستگاری همین است و بس
بابک رفعت در ۲ سال و ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۲۵ خرداد ۱۴۰۱، ساعت ۲۰:۵۸ نوشته:
اگر خود به گناهی مبتلا نیستی، دیگران را بخاطر انجام و ارتکاب آن گناه، دائم سرزنش نکن و بدان که با استفاده از این حیله که دیگران را رسوا کنی تا خود را پاک و پاکیزه جلوه دهی راه به جایی نمی بری. پس پیش خود گمان مبر که اگر دیگران به گناهی که تو به آن آلوده نیستی گرفتارند، باعث افتخار و امتیازی برای توست زیرا اگر به اعمال و اخلاق خود خوب بنگری خواهید دید که صدها گناهان زشت در وجودت لانه کرده که گناه دیگران در برابر آن اصلا به چشم نمی آید.
پوریا یعقوبی در ۲ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ آبان ۱۴۰۱، ساعت ۱۹:۵۲ پاسخ داده:
درود
با تشکر از دوستان که به طور کامل مضمون شعر را بیان کردند، و به نظرم معنی این مصرع این باشد که با سرپوش گذاشتن و کتمان کاری و افتراء، حق الناس را نا حق نکن و می خوردن را زشت تر از آن جلوه نده.
احمد شاه علوی در ۲ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۱۱ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۱۶:۳۴ نوشته:
دیگر چیزی در اینمور گفته نمیتوانم برای من هر رباعی از حکیم عمر خیام یک در س زنده گیست ، من نه باید کاری به کار کسی داشته باشم من باید خودم باشم و به دیگران احترام بگذارم
آرین جسور در ۲ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ دی ۱۴۰۱، ساعت ۰۹:۴۱ نوشته:
اگر خودت می نمیخوری به دیگران خرده نگیر که خرده گرفتن خود معصیت است، بنا معصیت را ترویج و نهادینه نساز.
همچنان این جای افتخار هم نیست که می نمیخورید، چون هر فردی طبیعی است که اعمال نا شایسته هم دارد بنا، بجز از می خواری هزاران گناهی دیگری را مرتکب استید که بزرگ تر از می خواری است ولی آنرا فراموش کرده و به می خواری دیگران خرده گیری میکنید.
«بنیاد مکن حیله و دستان را»
حیله؛ مکر، فریب و تزویر معنی میدهد، همچنان دستان نیز همین معنی را میرساند.
کوتاه اینکه حیله و مکر و تزویر را ترویج و اضافه نکن...
حسین خشوعی در ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۰۶:۰۴ نوشته:
دوست عزیزی که اسمت رو گذاشتی مویز.... فک کنم شما معنی عرفان رو نمیدونی که گذاشتی کنار متافیزیک..... اتفاقا باید شعرهای حضرت خیام و مولوی رو فقط با دیده ی عرفانی بخونی نه با کلام زمینی..
پریشان در ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۱:۰۳ نوشته:
ویژگی خاصی که اشعار خیام دارند، اینست که تمام افراد، با هراعتقاد و هرسنی و قومیت و.. میتوانند برداشت های خودشون رو انجام بدند، یکی که جزو قشر مذهبیست، برداشت مذهبی و قشر غیرمذهبی هم برداشتی زمینی اصطلاحا می کنند. به هرحال در نهایت حکیم مارا به زندگی خوش و خوشحالی دعوت می کنه.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
این شعر به اهمیت دوری از قضاوت و انتقاد نسبت به دیگران اشاره دارد. شاعر میگوید که اگر خود شراب نمینوشی، حق نداری به مستان طعنه بزنی. همچنین هشدار میدهد که نباید به می نخوردن و عدم گناه مستی غره و مغرور باشی چون تو صدها لغمه حرام و گناه آلود میخوری که می و شراب پیش آن گناه کوچکیست
[زنهار] اگر می نمینوشی طعنه نزن به کسانی که از شراب سرمست هستند. [در عوض به جای آن گیر دادن ها] تو حیله و خدعه را پایهگذاری نکن [و انسان یکرو و راست و صادق باش]
به خودت افتخار نکن و غرور بیجا تو رو برندارد که مشروب نمینوشی، زیرا لقمه های بزرگتر [و گاها حرامی] میخوری، که گناه مشروب خوردن و می نوشیدن در برابر آنها چیزی به حساب نمیآید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
بیقدرکند رخ تو لالستان را
تشویر دهد لب تو خوزستان را
انکس که تورا قبلهٔ ترکستان دید
از بهر تو کرد قبله ترکستان را
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۷۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.