این چه نام است کزو سکه دین یافت رواج
شد ازو مملکت کفر و ظلالت تاراج
بندگانش همگی خرقه صد پاره به بر
پای بر تارک گردون و در آزرم ز تاج
بر رخ قلزم امکان و وجوب ار نشدی
ذاتش آمیخته می گشت بهم عذب و اجاج
شد نبی و ولی از جرعه جامش مدهوش
ابن عمران ارنی گفت و انا الحق حلاج
لی مع الله ورا خاصه بلند اورنگی است
نردبان گشت مر آن تخت شرف را معراج
بازم ار دست به دامن رسدت پیش از مرگ
ندهم از کف شود ار چرخ به بازی لجاج
ای خوش آن وقت که بینم رخ بزم آرایت
چون مه چارده بار دگر اندر شب داج
چند نالم به غم از تو به صد مرحله دور
و اری العیش لمثواک لهن الاحلاج
خالد از وصف تو نام آورئی می خواهد
ورنه آیینه خور نیست به صیقل محتاج
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف قدرت و مقام الهی میپردازد. شاعر به یادآوری نامی اشاره میکند که سبب رواج دین و فرهنگ شده و به توصیف گرفتاریهای بندگان در دنیا میپردازد. او به تضادهای موجود در حیات انسانی اشاره دارد و به مقامهای بلند والا و خاصی که در نزد خداوند وجود دارد، اشاره میکند. شاعر همچنین به حالت شگفتی و سرمستی ناشی از آگاهی به حقیقت الهی میپردازد و از تمنا برای دیدن جمال الهی در دوران حیات صحبت میکند. این شعر به طور کلی به طلب وصال الهی و نشان دادن فقر علمی و معنوی انسان نسبت به ذات باریتعالی میپردازد.
هوش مصنوعی: این چه اسمی است که به خاطر آن، سکهی دین رواج یافته و به واسطهاش کشورهای کفر و گمراهی به تاراج میروند؟
هوش مصنوعی: همه بندگان او لباسهایی پاره به تن دارند، اما بر بالای آسمان با افتخار و احترام مانند تاج نشستهاند.
هوش مصنوعی: اگر وجود و ضرورت در ذات دریا در هم نمی آمیخت، آب شیرین و شور هرگز با هم ترکیب نمی شدند.
هوش مصنوعی: ابن عمران، که یکی از پیامبران بود، به واسطه یک جرعه از جام معرفت مدهوش و حیرتزده شد. او در حالتی از شگفتی گفت: «خدا را بر من بنما» و در پاسخ به او، حلاج، که به وحدت وجود معروف است، گفت: «من حق هستم». این نشاندهنده عمق تجربههای الهی و عرفانی است که انسانها میتوانند به آن برسند.
هوش مصنوعی: من در این دنیا با معانی خاصی از خداوند ارتباط دارم و همانند نردبانی میمانم که مرا به عالیترین مقامها و مرتبتها میرساند، مانند معراجی که انسان را به جایگاههای بلند میبرد.
هوش مصنوعی: اگر قبل از مرگ به یاریام بیایی، هیچگاه از دستت نخواهیم داد، حتی اگر دنیا با تمام لجاجتش بازی کند.
هوش مصنوعی: چه لحظهای زیبا خواهد بود زمانی که چهره زیبا و خوشت را دوباره ببینم، چهرهای که همچون ماه چهارده شب در آسمان نورانی است.
هوش مصنوعی: چند بار به خاطر تو درد و غم میخورم، در حالی که زندگی من در دوری از تو سپری میشود و به خاطر تو به شادی میرسم که سزاوار آن هستم.
هوش مصنوعی: خالد میخواهد که به زیبایی تو اشاره کند، اما خودت نیازی به تعریف نداری، زیرا مثل آینهای هستی که نیازی به جلا ندارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هر گدایی نتواند که نهد بر سرتاج
لایق دار انا الحق نبود هر حلاّج
بی خود از خانه برون آی که نتوانی کرد
با خود آنجا که کنند اهل قیامت معراج
از حجاب خودی خویش برون آی و مکش
[...]
ملک بخشی که ز سلطان فلک گیرد باج
لقب اشرف او بر سر دین آمد تاج
گر به می تشنه شود آن لب باریک مزاج
نوش کن شربت ماء العنب از جام زجاج
ساقیا دردسری می دهدم رنج خمار
باده پیما که به یک جرعه بسازیم علاج
بر بناگوش تو آن خال سیه دانی چیست؟
[...]
آن که درد همه کس رابه تو فرمود علاج
ساخت پیش از همه ما را به علاجت محتاج
آن که مفتاح در گنج شفا دارد به تو
خانهٔ صحت من کرد به حکمت تاراج
حکمت این بود که مثل تو مسیحا نفسی
[...]
جشن اضحی شد و برطوف حرم کوشش حاج
ما و دیدارخلیلی که حرم هم محتاج
ما خداجو زحرم حاج حرم جو زخدا
بنگر ای خواجه بود صرفه بمایا با حاج
گر خلیل دل رندان بحرم بنهد تخت
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.