چو سرچشمه ی چشم من دیده است
لب غنچه بر چشمه خندیده است
بدان وجهم از دیده خون می رود
که از روی خوب تو ببریده است
چرا کینه ورزی کنون با کسی
که مهر تو پیش از تو ورزیده است
نهان کی کند خامه رازم که او
تراشیده ی ناتراشیده است
مرا غیرت آید که مکتوب تو
چنین در حدیث تو پیچیده است
اگر جور بر ما پسندی رواست
پسند تو ما را پسندیده است
از آن از لب خویشتن در خطم
که خطّت بحکم که بوسیده است
قلم را قدم زان قلم کرده ام
که برگرد نام تو گردیده است
دریغ از خیالت که شب تا بروز
مرا مونس مردم دیده است
چو نام تو در نامه بیند دبیر
بچشم بصیرت ترا دیده است
از آن چشم خواجو گهر بار شد
که خطّ تو بر دیده مالیده است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره احساسات عمیق و عاشقانهای است که شاعر نسبت به معشوق خود دارد. شاعر به زیبایی و تأثیر چشمان معشوق اشاره میکند و میگوید که عشق او باعث شده تا او از خود بیخود شود. او از رنجی که به خاطر جدایی و دوری از معشوقش میکشد صحبت میکند و نشان میدهد که محبت معشوق در دل او جا دارد. همچنین به کینه و حسادت دیگران اشاره کرده و میگوید که عشق او به معشوق به هیچ چیز وابسته نیست و همچنان بر این احساسات پایدار است. در نهایت، شاعر ابراز دلتنگی میکند و خواستار حضور همیشگی معشوق در زندگیاش است.
هوش مصنوعی: چشمان من مانند یک منبع سرشار از احساسات هستند و لبهای غنچه مانند گل، با زیبایی خود بر این چشمهی احساسات خنده میزنند.
هوش مصنوعی: میفهمم که حالا دیگر اشکهایم از چشمانم میریزد، چرا که به خاطر زیبایی چهرهات دیگر نتوانستهام به تو نگاه کنم.
هوش مصنوعی: چرا با کسی دشمنی میکنی که قبل از تو به تو محبت ورزیده است؟
هوش مصنوعی: قلم نمیتواند راز مرا پنهان کند، چرا که او همان کسی است که خامی و ناتراشیدگی را به زیبایی نقش زده است.
هوش مصنوعی: من احساس غیرت میکنم که نوشته تو به این شکل در داستان تو گنجانده شده است.
هوش مصنوعی: اگر تو به ما ظلم کنی، برایت قابل قبول است، اما آنچه برای تو خوشایند باشد، جا افتاده و برای ما هم پسندیده است.
هوش مصنوعی: من به دلیل لبی که از خودم به جا گذاشتم، در این مسیر افتادهام که تمام نشانهها و خطوط زندگیام تحت تأثیر آن قرار گرفته است.
هوش مصنوعی: من از زمان شروع نوشتن، قدمهایی برداشتهام که نام تو به دور این قلم گشته است.
هوش مصنوعی: ای کاش که خیالت در شب من را تنها بگذارد و روزها هم در کنار من بماند، اما متأسفانه فقط مردم مرا درک میکنند و تو نیستی.
هوش مصنوعی: وقتی دبیر نام تو را در نامه ببیند، با درک و بینش خود تو را شناخته است.
هوش مصنوعی: چشمی که به زیبایی تو آراسته شده، مانند گوهر درخشان شده است؛ زیرا خط زیبای تو بر آن نقش بسته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بدان چشم کوشاه را دیده است
به آن لب که پایش ببوسیده است
ندانم چه سان یال او دیده است
که بر خویشتن زلف پیچیده است؟!
دلیر و سخن سنج و فهمیده است
نهنگان و نام آوران دیده است
گل ازمن دلش سخت رنجیده است
که حق دارد و بد ز من دیده است
ازیشان به جز نام نشنیده است
نه در نامه ی خسروان دیده است
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.