ترا با ما اگر صلحست جنگست
نمی دانم دگر بار این چه ینگست
به نقلی زان دهان کامم برآور
نه آخر پسته در بازار تنگست
چرا این قامت همچون کمانم
ز چشم افکنده ئی گوئی خدنگست
ز اشکم سنگ می گردد ولیکن
نمی گردد دلت یا رب چه سنگست
بده ساقی که آن آئینه جان
کند روشن شراب همچو زنگست
بدار ای مدعی از دامنم چنگ
ترا باری عنان دل بچنگست
زبان درکش که ما را رهزن دل
نوای مطرب و آواز چنگست
از آن از اشک خالی نیست چشمم
که پندارم شراب لاله رنگست
اگر در دفتری وقتی بیابی
قلم در نام خواجو کش که ننگست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی احساسات عاشقانه و عواطف انسانی میپردازد. شاعر ابتدا به تضاد میان صلح و جنگ اشاره میکند و از سردرگمی خود در مواجهه با این احساسات میگوید. او در ادامه به زیبایی معشوق و تأثیر آن بر خود اشاره میکند و از درد و اشکهایش سخن میگوید. شاعر همچنین به نوشیدن شراب و تاثیر آن بر روح و جان اشاره میکند و از مدعی میخواهد که از زندگیاش دور شود. در نهایت، او ابراز میکند که همچنان تحت تأثیر عشق و عواطفش قرار دارد و به کنایه از نگارش نام خود میگوید که این کار نیز نشانی از ننگ است.
هوش مصنوعی: اگر تو با ما صلح داشته باشی، پس چرا احساس جنگ و درگیری میکنم؟ نمیدانم این احساس چیست و چرا دوباره به سراغم آمده است.
هوش مصنوعی: این جمله به معنای این است که از گفتار کسی نه تنها بهرهای نمیبرم، بلکه انتظار دارم که در شرایط سخت و محدودیتها، چیزی به من نرسد. در واقع، به نوعی به این نکته اشاره دارد که در موقعیتهای دشوار، فرصتهای کمی برای دستیابی به خوشی و لذت وجود دارد.
هوش مصنوعی: چرا این اندام تو مانند کمان است که از چشمها میافتد، گویی تیر بلندی است؟
هوش مصنوعی: از اشکهایم سنگ درست میشود، اما دل تو همچنان سنگی باقی میماند. ای پروردگار، چه دل سنگینی!
هوش مصنوعی: به من بگو که ساقی، آن شراب را بریزد، زیرا آن شراب مانند آئینهای است که جان را روشن میکند، همچنان که زنگار را از روی اشیاء پاک میکند.
هوش مصنوعی: ای مدعی، از دامن من دور باش؛ چون دل من به تو وابسته نیست و کنترل او در دستان تو نیست.
هوش مصنوعی: زبانش را درک کن، چون صدای دلانگیز ساز و آواز موسیقی، ما را فریب میدهد.
هوش مصنوعی: چشمم از اشک پر شده و به همین دلیل فکر میکنم که این اشکها شبیه به شراب قرمز گل لاله هستند.
هوش مصنوعی: اگر در جایی نام خواجو را با قلم ببینی، بدان که این کار ناپسند و زشت است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
وفا را در دلم زیرا درنگست
ازیرا کاین دلم بنیاد سنگست
شدی فارغ که در دریا نهنگست
چگویم چون بجای هوش منگست
سخن گر بد بود بنیاد جنگست
چو نیک آید نشان هوش و هنگست
از آن می ساقیان را گرچه ننگست
که نیمی صاف و نیمی تیره رنگست
صبا با یار ما گو کایت چه ننگست
چرا بی موجبی با ما به جنگست
ببردی نام و ننگم ای دل و دین
دل ما را چه جای نام و ننگست
به خاک ره نشستم و آن عجب نیست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.