باغ و صحرا با سهی سروان نسرین بر خوشست
خلوت و مهتاب با خوبان مه پیکر خوشست
غنچه چون زر دارد ار خوش دل بود عیبش مکن
راستی را هر چه بینی در جهان بارز خوشست
کاشکی بودی مرا شادی اگر دینار نیست
زانک با دینار و شادی ملکت سنجر خوشست
چون خلیل ار در میان آتش افتادم چه باک
کاتش نمرود ما را بابت آذر خوشست
ایکه می گوئی مرا با ماهرویان سرخوشیست
پای در نه گر حدیث خنجرت در سر خوشست
بی لب شیرین نباید خسروی فرهاد را
ز آنک شاهی با لب شیرین چون شکّر خوشست
گر چمن خلدست ما را بی لبش مطلوب نیست
تشنه را در باغ رضوان بر لب کوثر خوشست
هرکرا بینی بعالم دل بچیزی خوش بود
عاشقانرا دل بیاد چهره ی دلبر خوشست
باده در ساغر فکن خواجو که بر یاد لبش
جام صافی بر کف و لب بر لب ساغر خوشست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.