گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
خواجوی کرمانی

مدیر نقطه ی عالم مدار مرکز ملک

جهان پناه سلیمان فر آصف ثانی

روان پیکر اقبال شمس دولت و دین

ترا رسد که کنی در جهان جهانبانی

چه گویمت که تو از فرط کبریا و جلال

ز هرچه در قلم آید هزار چندانی

ترا ز بهر چه بر حالم اطلاعی نیست

چو روشنست ترا رازهای پنهانی

مرا که داعی این حضرتم روا باشد

فتاده در کف صد محنت و پریشانی

چو در جهان بر ابنای دهر وقعی نیست

بدایع سخن از نکته های یونانی

مرا تو فاضل و دانا مخوان که در عالم

سعادتی نشنیدم ورای نادانی

قناعتیست من خسته را که محصولست

ز فیض عالم علوی غذای روحانی

نه همچو طایفه ی جاهلان که خرسندند

مثال نقش بهیمی بذوق نفسانی

ولی بنزد خرد ز اکتساب تربیتست

حیات روح طبیعی و روح حیوانی

ازین صداع بصدر تو بنده را غرضیست

بگویم ار بارادت سری بجنبانی

چو روشنست بر رای عالم آرایت

که از غذاست قوای نفوس انسانی

ز فرط محنت اگر بر جناب درگاهت

نیاز عرضه ندارم تو خود نمی دانی

 
 
 
رودکی

مرا ز منصب تحقیق انبیاست نصیب

چه آب جویم از جوی خشک یونانی؟

برای پرورش جسم جان چه رنجه کنم؟

که: حیف باشد روح القدس به سگبانی

به حسن صوت چو بلبل مقید نظمم

[...]

قطران تبریزی

مرا ز منصب تحقیق انبیاست نصیب

چه آب جویم از جوی خشک یونانی

برای پرورش جسم و جان چه رنجه کنم

که حیف باشد روح القدس بسگبانی

بحسن صوت چو بلبل مقید نظمم

[...]

امیر معزی

مخوان فسانهٔ افراسیابِ تورانی

مگوی قصهٔ اسفندیارِ ایرانی

سخن ز خسرو و سلطانِ هفت کشور گوی

که خَتْم گشت بدو خسروی و سلطانی

معزِّ دینِ خدای و خدایگانِ جهان

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از امیر معزی
وطواط

در آمد از غم تو ، ای بخوبی ارزانی

بکار من چو سر زلف تو پریشانی

کنم بطبع فدای تو دیده و دل و جان

که تو عزیزتر از دیده و دل و جانی

بنفشه زلفی و گل خدی و چه می گویم؟

[...]

قوامی رازی

به هرزه بر سر دنیا مشو به نادانی

که چون توئی بچنین کار نیست ارزانی

چو عمر ضایع کردی بر آن پشیمان باش

اگرچه سود ندارد کنون پشیمانی

غم جهانی بر جان خویشتن چه نهی

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه