ایکه از دفتر حسنت مه تابان بابیست
آتش روی تو در عین لطافت آبیست
نیست در دور خطت دور تسلسل باطل
که خط سبز تو از دور تسلسل بابیست
تا شد ابروی کژت فتنه ی هر گوشه نشینی
ای بسا فتنه که در گوشه ی هر محرابیست
زلف هندی توام دوش بخواب آمده بود
بس پریشانم ازین زانک پریشان خوابیست
پرتو روی چو ماه تو در آن زلف سیاه
راستی را چه شب تیره و خوش مهتابیست
آنک گویند که عنّاب نشاند خون را
بیتو هر قطره ئی از خون دلم عنابیست
آفتابیست که از اوج شرف می تابد
یا بت ماست که در هر خم زلفش تابیست
من ازین در نروم زانک بهر باب که هست
پیش خواجو درش از روضه رضوان بابیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیباییهای یک معشوق میپردازد. شاعر به نازکی و لطافت معشوق اشاره میکند و نسبت به جذابیت ابروها و زلفهای او ابراز حیرت میکند. او با ذکر موضوعاتی چون آتش زیبایی و فتنههایی که در اطراف معشوق وجود دارد، احساسات عاشقانهاش را بیان میکند. شاعر همچنین از تأثیر چهره و زلفهای معشوق بر خود صحبت کرده و تأکید میکند که این جذابیتها او را درگیر کرده و حتی خوابش را نیز پریشان کرده است. در نهایت، شاعر به این نتیجه میرسد که نزد معشوق خود، آرامش و بهشت را مییابد و نمیخواهد که از او دور شود.
هوش مصنوعی: چشمهای زیبای تو مانند ماه میدرخشد، و در عین لطافت و نرمیاش، آتش جذابیت و شوق را به وجود میآورد.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به این نکته اشاره میکند که در دایره و تکرار بیپایانی که به نظر بینتیجه میآید، نشانهای از روشنی و امید وجود دارد. خط سبز اشاره به زندگی، رشد و شروعی تازه دارد که از این دایرهی تسلسل خارج است و نشاندهندهای از آغاز یک چیزی جدید و مثبت میباشد.
هوش مصنوعی: وقتی ابروی کج تو در میان است، هر گوشهای دچار بلوا و آشفتگی میشود. بیشک، آشوبهایی که در دل هر نمازگاه وجود دارد، بسیارند.
هوش مصنوعی: دیشب در خواب، زلفهای هندی تو به سراغم آمد و مرا به شدت آشفته کرد، زیرا این آشفتهگی ناشی از خواب پریشان من بود.
هوش مصنوعی: نور چهرهات مانند ماه، آنقدر در زلفهای سیاهت زیباست که باعث میشود شب تاریک به طرز دلپذیری روشن و خوشایند به نظر برسد.
هوش مصنوعی: آنها میگویند که عناب، رنگ خون را به خود میگیرد و هر قطره از خون دل من رنگی شبیه عناب دارد.
هوش مصنوعی: خورشیدی است که از بالاترین مقام و جایگاهش میتابد، یا معشوقی است که هر بار که نگاهی به موهایش میاندازیم، زیبایی خاصی دارد.
هوش مصنوعی: من از این در خارج نمیروم، چون به خاطر در دیگری است که پیش خواجویی قرار دارد و آن در به باغ بهشت باز میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سوختن از تب سوزان محبت تابی ست
تشنگی از چمن عشق، گل سیرابی ست
انتظار غمی از هر طرفی دارد دل
چشم ویرانه ز هر سو به ره سیلابی ست
کعبه هرچند که محراب ندارد، اما
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.