رنج ما بردیم و گنج ارباب دولت بردهاند
خار ما خوردیم و ایشان گل به دست آوردهاند
گر حرامی در رسد با ما چه خواهد کرد از آنک
رخت ما پیش از نزول ما به منزل بردهاند
میپرستان محبت را ز غم اندیشه نیست
از برای آنکه آب زندگانی خوردهاند
هر که در عشق پریرویان نیامد در شمار
عارفانش از حساب عاقلان نشمردهاند
با وجود آنکه بد گفتند و نیک انگاشتیم
ما نیازردیم و بدگویان ز ما آزردهاند
گلعذاران بین که کل پرده بر ما میدرند
ما برون افتاده ویشان همچنان در پردهاند
بادپیمایان که آگه نیستند از سوز عشق
زان نمیسوزند از آه گرم ما کافسردهاند
زندهدل قومی که پیش تیغ عشقت شمعوار
ز آتش دل سر فدا کردند و پای افشردهاند
چون به بدنامی برآمد نام خواجو در جهان
نیکنام آنها که ترک نیکنامی کردهاند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای خداوندی که بر درگاه جاهت بندهوار
چرخ و انجم سالها اجری و راتب خوردهاند
بنده را فخرالزمان اسحق و چندین کس جز او
تازه از انعام تو چیزی حکایت کردهاند
گر درستست این سخن معلوم کن تا آن برات
[...]
دامن چشمانش آلودست خونی کردهاند
یا مگر دوشینه تا وقت سحر می خوردهاند
بر جمالش نقطهای دیدم عجب آمد مرا
تا چرا بر روی خورشید آن سیاهی کردهاند
گفتم آن خال سیه بر روی خوبت چیست؟ گفت:
[...]
زنده اند آنها که پیش چشم خوبان مرده اند
مرده دل جمعی که دل دادند و جان نسپرده اند
چشم سرمستان دریا کش نگر وقت صبوح
تا ببینی چشمه ها را کاب دریا برده اند
ما برون افتاده ایم از پرده ی تقوی ولیک
[...]
دیده ام را از جمال کعبه بینا کرده اند
توشه راه خراباتم مهیا کرده اند
خوش تماشاییست گبری سجده می آرد به دیر
دامن عرش و نقاب کعبه بالا کرده اند
برهمن گویا همی سوزد که هر سو در منا
[...]
اهل عالم جب به سوز عشق دل افسرده اند
سینه ها گویی که فانوس چراغ مرده اند
می فریبد هر قدر دور از نظر باشد سراب
گوشه گیران بازی دنیا فزون تر خورده اند
کی مراد خلق بر روی زمین حاصل شود؟
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.