عقل مرغی ز آشیانه ی ماست
چرخ گردی ز آستانه ی ماست
شمس مشرق فروز عالمتاب
شمسه ی طاق تابخانه ی ماست
خون چشم شفق که می بینی
جرعه های می شبانه ماست
صید ما کیست آنک صیادست
دام ما چیست آنچ دانه ی ماست
تیر ما بگذرد ز جوشن چرخ
زانکه قلب فلک نشانه ی ماست
ما بافسون کجا رویم از راه
که دو عالم پر از فسانه ی ماست
گرچه ز اهل زمانه شادنئیم
شادی آنک در زمانه ی ماست
جنت ار هست خاک درگه اوست
زانکه مأوای جاودانه ماست
در بسیط جهان کنون خواجو
همه آوازه ی ترانه ماست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از پس من غمست و پیش غم است
ز بر من نمست و زیر نم است
این دل بسته خسته درد است
وین تن خسته بسته الم است
عجبا هر چه بیش می نالم
[...]
صلح با عدل و جنگ باستماست
با بدی نیک و با نشاط غم است
چون منی را مگو که مثل کم است
مثل من خود هنوز در عدم است
شاه را هفت نازنین صنم است
هر یکی را ز کشوری علَم است
کفک را لطف و خوبیش زیم است
زانکه از یم ورا نصیب نم است
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.