یا ملولاً عن سلامی أنت فی الدنیا مرا می
کلما أعرضت عنی زدت شوقاً فی غرامی
گرچه مه در عالم آرائی ز گیتی بر سر آمد
کی تواند شد مقابل با رخت از ناتمامی
طوطی دستانسرا شد مطرب از بلبل نوائی
مطرب بستانرا شد طوطی از شیرن کلامی
پخته ئی کو تا بگوید واعظ افسرده دلرا
کی ندیده دود از آتش ترک گرمی کن که خامی
صید گیسوئی نگشتی زان سبب ایمن ز قیدی
دانه ی خالی ندیدی لاجرم فارغ ز دامی
درس تقوی چند خوانی خاصه بر مستان عاشق
وز فضیلت چند گوئی خاصه با رندان عامی
گر ببدنامی برآید نام ما ننگی نباشد
زانک بدنامی درین ره نیست الا نیک نامی
عارضش بین خورده خون لاله در بستانفروزی
قامتش بین برده دست از نارون در خوش خرامی
تاجداری نیست الا بر در خوبان گدائی
پادشاهی نیست الا پیش مهرویان غلامی
ساکن دیر مغانرا از ملامت غم نباشد
زانک در بیت الحرام اندیشه نبود از حرامی
بت پرستان صورتش را سجده می آرند و شاید
گر کند خواجو بمعنی آن جماعت را امامی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و شوق به معشوق است و احساسات عمیق شاعر را توصیف میکند. شاعر بیان میکند که هر چه بیشتر از محبوب دور شود، شوقش افزونتر میشود. او به زیبایی محبوب اشاره کرده و آن را بینظیر میداند. همچنین، از تهمتها و بدنامیهایی که ممکن است بر سر عشق بیفتد، ابایی ندارد و معتقد است که ننگ عشق در واقع نیکنامی است. شاعر به زندگی در میکده و لذت از آن اشاره میکند و به عشق و محبت به عنوان بالاترین ارزشها تأکید میکند. در نهایت، او به قدرت عشق و جایگاه ممتاز عاشق در نزد معشوق میپردازد.
هوش مصنوعی: ای دلبر، وقتی که از من دوری میکنی و سلامی به من نمیکنی، در دل من شوق و خواستهام نسبت به تو بیشتر میشود.
هوش مصنوعی: هرچند که ماه در زیبایی و جلوهگری در این دنیا مثالزدنی است، اما چطور میتواند در مقابل چهره تو قرار گیرد در حالی که هنوز به کمال نرسیده است؟
هوش مصنوعی: طوطی که در دستانسرا زندگی میکرد، به خاطر صدای زیبا و خوش آهنگ بلبل به خوانندگی مشغول شد. این طوطی با سخنان شیرین خود، توانست دلها را به دست آورد و در واقع به یک خواننده محبوب تبدیل شد.
هوش مصنوعی: شخصی با تجربه و دانایی وجود دارد که میتواند به واعظی که دلش گرفته است، بگوید: «کی تا به حال دودی از آتش ندیدهای؟! بگیر و از گرما دست بکش، چرا که وجودت هنوز نپخته و خام است.»
هوش مصنوعی: به خاطر الگو و زیبایی گیسوی آن صید، تو از بند قید رهایی پیدا نکردی. چون متوجه دام تهی نشدی، بنابراین از دامهای دیگر نیز بیخبر بودی.
هوش مصنوعی: آیا فقط به یادگیری مطالب اخلاقی میپردازی، مخصوصاً برای عاشقان مست؟ و آیا میتوانی از فضایل سخن بگویی، در حالی که با افراد نادان صحبت میکنی؟
هوش مصنوعی: اگر نام ما بدنام شود، این امر ننگی نخواهد داشت، زیرا در این مسیر، بدنامی وجود ندارد و تنها نیک نامی و خوب بودن است که برجسته است.
هوش مصنوعی: چهره زیبایش همچون گلهای لاله در باغستان میدرخشد و قامتش به قدری زیبا و دلنشین است که حتی درختان نارون هم از او در زیبایی دلزده شدهاند.
هوش مصنوعی: هیچ تاج و سلطنتی جز در برابر زیباییها وجود ندارد و هیچ حکومت و فرمانروایی جز در کنار دلربایان نیست.
هوش مصنوعی: کسیکه در دیر مغان زندگی میکند، از ملامت و غم بیخبر است، زیرا در خانهی خدا، دغدغهای از گناه و حرام وجود ندارد.
هوش مصنوعی: عابدان و پرستندگان بت، به تصویر او سجده میکنند و شاید خواجو در این مورد به آن جماعت به عنوان پیشوایی اشاره میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر برافرازی به چرخم ور بیندازی ز بامی
ماجرای پادشاهان کس نگوید با غلامی
رای آن دارم که روی از زخم شمشیرت نپیچم
کم نه روی اعتراضست و نه روی انتقامی
تا تو روزی رخ نمایی، یا شبی از در درآیی
[...]
در همه آفاق طاقی در همه عالم تمامی
صبح عیدی شام وصلی ماه خاصی شمع عامی
همچو کیفیت به طبعی همچو مینایی به چشمی
چون روان جاری به جسمی ذوقسان مضمر به کامی
در همه صورت بدیعی در همه معنی لطیفی
[...]
از حرم تا شام گردون بر زمین گسترد دامی
که نه شاهینی ز بندش رست خواهد نه حمامی
قاهر آمد دست کین بازوی کفر افتاد چیره
نه نشانی ماند از ایمان نه از اسلام نامی
تا کی ای دست عتاب و عدل حق در آستینی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.