مردیم در خمار و شرابی نیافتیم
گشتیم عرق آتش و آبی نیافتیم
کردیم حال خون دل از دیدگان سؤال
لیکن بجز سرشک جوابی نیافتیم
تا چشم مست یار خرابی بنا نهاد
همچون دل شکسته خرابی نیافتیم
رفتیم در هوایش و بر خاک کوی او
بردیم آب خویش و مآبی نیافتیم
جان را براه بادیه از تاب تشنگی
کردیم خون و اشک سحابی نیافتیم
در ده قدح که جز دل بریان خون چکان
در بزمگاه عشق کبابی نیافتیم
کردیم بی حجاب نظر در رخت ولیک
روی ترا بجز تو حجابی نیافتیم
خاک درت شدیم چو خواجو بحکم آنک
برتر ز درگه تو جنابی نیافتیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
replyپاسخگویی به این حاشیه flagگزارش حاشیهٔ نامناسب linkرونوشت نشانی حاشیه
replyپاسخگویی به این حاشیه flagگزارش حاشیهٔ نامناسب linkرونوشت نشانی حاشیه
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.