بیار باده که وقت گلست و موسم باغ
ز مهر بر دل پر خون لاله بنگر داغ
دماغ عقل معطر کن از شمامه ی می
بود که بوی عفافش برون رود ز دماغ
گهی که زاغ شب از آشیان کند پرواز
ز عکس باده چو چشم خروس کن پرِ زاغ
اگر چراغ نباشد به تیره شب شاید
چرا که باغ برافروخت از شکوفه چراغ
بر آتش رخ گل آب می فشاند میغ
وز آب آینه گون زنگ می زداید ماغ
ببین که مرغ چمن دمبدم هزار سلام
بدست باد صبا می کند بباغ ابلاغ
ز رهگذار نسیم بهار رنگ آمیز
شدست ساحت بستان چو کلبه ی صبّاغ
خوشا بطرف گلستان شراب نسرین بوی
ز دست لاله عذاران عنبرین اِصداغ
چو راغ را شود از لاله شُقّه خون آلود
بخون لاله بباید گرفت دامن راغ
مگو حکایت پیمان و نام توبه مبر
که نیست از می و پیمانه ام بتوبه فراغ
بصحن باغ قدح نوش و غم مخور خواجو
که آنک باغ بنا کرد برنخورد از باغ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به جشن و شادی در باغ و زمان گل اشاره دارد. شاعر از می و باده سخن میگوید و میخواهد فضایی معطر و شاداب به وجود آورد. در اینجا، زیباییهای طبیعت و باغ به تصویر کشیده شده است؛ پرندهها به باغ سلام میکنند و نسیم بهار رنگها را میآورد. شاعر به اهمیت لذت بردن از زندگی و دوری از غم و اندوه تأکید میکند و به یادآوری پیمان و توبه اشاره میکند که نباید مانع خوشیها شود. در نهایت، دعوت به نوشیدن و لذت بردن از زیباییهای باغ و زمان حاضر است.
هوش مصنوعی: بیا شراب بیاور که زمان گل و فصل باغ است. از روی محبت، به دل پرخونی که از لالهها میسوزد، نگاه کن و داغ دلمههای آن را ببین.
هوش مصنوعی: فرآیند فکر و عقل خود را با بوی خوش و دلنشین می معطر کن، چرا که عطر آن باعث میشود عفاف و پاکی از وجودت منتشر شود.
هوش مصنوعی: گاهي زاغ شب از لانهاش پرواز میکند و مانند چشمی که شبیه روز میشود، تصویر نوشیدنی را در آسمان میبیند.
هوش مصنوعی: اگر در شب تاریکی چراغی وجود نداشته باشد، شاید به خاطر این است که درختان باغ از شکوفهها و زیباییهای خود روشنایی میگیرند.
هوش مصنوعی: ابر بر روی آتش گل، قطرات آب میریزد و از آب زلالی که مانند آینه است، زنگ و کثیفی را پاک میکند.
هوش مصنوعی: پرندهای را در چمن ببین که به طور مداوم با وزش نسیم به باغ، سلامهایی پرانرژی و شاداب میفرستد.
هوش مصنوعی: نسیم بهاری به باغ جلوهای زیبا و دلنواز بخشیده است، بهگونهای که باغ همچون خانهای رنگین و پر از زیبایی به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: چه خوش است در نزدیکی گلستان، بوی خوش شراب نسرین را استشمام کردن و عطر دلنشین لالههای عذاری را که مانند عنبر خوشبو هستند، از لبی نوشیدن.
هوش مصنوعی: وقتی که باغ از لالهای خونین رنگین شود، باید دامن باغ را با خون لاله کرد.
هوش مصنوعی: حرف از عهد و پیمان نزن و نام توبه را نیاور، چونکه من از می و پیمانهام آزاد شدهام و به توبه نیازی ندارم.
هوش مصنوعی: در باغ، جامی از شراب بنوش و خودت را ناراحت نکن، چرا که آن باغی که به زیبایی ساخته شده، به هیچ چیز از باغچه آسیب نخواهد دید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خزان ببرد بهاء همه بهار ز باغ
ز برگ زرد بدینار زرد ماند راغ
چراغ شمس فلک زیر دود گشت نهان
شد از ترنج همه باغ پر ز شمع و چراغ
شمال سرد پدید آمد و پدید آورد
[...]
به عمر خویش ندیدم شبی که مرغ دلم
نخواند بر گل رویت چه جای بلبل باغ
تو را فراغت ما گر بود و گر نبود
مرا به روی تو از هر که عالمست فراغ
ز درد عشق تو امید رستگاری نیست
[...]
کنار آب و لب جویبار و گوشه باغ
خوش است با صنمی سرو قد به شرط فراغ
نواخت ریختها در چمن مغنی آب
ترانه های نر او لطیف ساخت دماغ
شب بهار و شبستان باغ و صحبت یار
[...]
سَحَر به بویِ گلستان دَمی شدم در باغ
که تا چو بلبلِ بیدل کُنَم عِلاجِ دِماغ
به جلوهٔ گلِ سوری نگاه میکردم
که بود در شبِ تیره به روشنی چو چراغ
چُنان به حُسن و جوانیِ خویشتن مغرور
[...]
ز بهر کلبه عاشق دلا مجوی چراغ
که شمع مجلس او بس بود فتیله داغ
دل از چمن نگشاید اسیر عشق ترا
که پیش بلبل عاشق قفس نماید باغ
به جرعه یی بزن آبی بر آتشم که رسید
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.