چو عکس روی تو در ساغر شراب افتاد
چه جای تاب که آتش در آفتاب افتاد
بجام باده کنون دست می پرستان گیر
چرا که کشتی دریا کشان در آب افتاد
بسی بکوی خرابات بیخود افتادند
ولی که دید که چون من کسی خراب افتاد
چو کرد مطرب عشاق نوبتی آغاز
خروش و ناله من در دل رباب افتاد
بآب چشم قدح کو کسی که دریابد
مرا که خون جگر در دل کباب افتاد
دل رمیده ی دعد آنزمان برفت از چنگ
که پرده از رخ رخشنده ی رباب افتاد
خدنگ چشم تو در جان خاص و عام نشست
کمند زلف تو در حلق شیخ و شاب افتاد
نسیم صبح چو در گیسوی تو تاب افکند
دل شکسته ی خواجو در اضطراب افتاد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف تاثیر عمیق عشق و زیبایی معشوقهاش میپردازد. او میگوید که هنگامی که تصویر معشوق در جام شراب مشاهده میشود، احساسات شدید و غیرقابل کنترلی در دلش شکل میگیرد. شاعر به یاد میآورد که چگونه در محفلهای شرابخواری، بسیاری از عاشقان تحت تاثیر عشق خراب شدهاند و او نیز از این قاعده مستثنی نیست. با شروع نواختن موسیقی، صدای نالهاش به دل رباب نشسته و احساس درد و رنج ناشی از عشق را به تصویر میکشد. در نهایت، او از حال دل شکستهاش میگوید که به خاطر زیبایی معشوق و جاذبههایش در حال اضطراب و تردید است.
هوش مصنوعی: وقتی تصویر تو در لیوان شراب ظاهر شد، دیگر چه جای مقاومت وجود دارد وقتی آتش در خورشید نمایان شده است.
هوش مصنوعی: اکنون باده بنوش و با دوستان می پرست خود همراه شو، زیرا کشتی دریا به زیر آب رفته است و باید از لحظات لذت ببری.
هوش مصنوعی: بسیاری در کوی خرابات (محلهای خرابکارانه و دوري از هنجار) به حالتیِ مستی و بیخودگی افتادهاند، اما کسی که مثل من در این حال و بیخود شده است، را نمیبینند.
هوش مصنوعی: وقتی که مطرب برای عاشقان نواختن را شروع کرد، صدای ناله و فریاد من در دل ساز رباب طنین انداز شد.
هوش مصنوعی: با اشک چشم، کسی را بیاورید که بتواند حال من را بفهمد؛ زیرا در دل من، درد زده و سوزانده شده است.
هوش مصنوعی: دل بیقراری که در دست من بود، در آن زمان که پرده از روی ساز زیبا کنار رفت، دیگر در چنگ من نبود.
هوش مصنوعی: نگاه نافذ تو در دل همه، چه ویژه و چه عام، تأثیر گذاشته و زلفهای تو مانند بندی، گردن مردان زاهد و جوانان را گرفته است.
هوش مصنوعی: نسیم صبح که در موهای تو وزید، دل ناامید خواجو به شدت مضطرب شد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ز دست رفت دل و در پی شراب افتاد
فغان که مهر سلیمان ز کف در آب افتاد
به وعده کار فتاده ست عاشقان ترا
گذار قافله ی تشنه بر سراب افتاد
گذشت هجر به من، تا وصال او چه کند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.