گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
خاقانی

مرفق دهم به حضرت صاحب قصیده‌ای

خوشتر ز اشک مریمی و باد عیسوی

از خلق جعفر دومش آفریده حق

چون زر جعفری همه موزون و معنوی

کز رشک سحرهاش ز حیرت رودبه عجز

رای مسیح چون خط ترسا ز کژ روی

گر شعر من به شاه رساند که دولتش

چون ماه عید قبلهٔ عالم شو از نوی

تیغش لباس معجز و ایمان برهنه تن

ای دهر بد کنی که بدان تیغ نگروی

نه چرخ هشت بیدق شطرنج ملک او

او شاه نصرت از ید بیضای موسوی

رخ دولت است و فرزین صدر است و شاه شاه

فیل و فرس نجوم و سپهر از تهی دوی

من بنده را که قائم شطرنج دانشم

بر نطع آفرین ز سر خاطر قوی

فرزین دل است و شه خرد و رخ ضمیر راست

بیدق رموز تازی و معنی پهلوی

چون اسب و فیل نیست دلم خون همی شود

از بهر اسب و فیل دلا خون همی شوی

کانعام شه که باج ستاند ز ترک و هند

بخشد هم اسب ترکی و هم فیل هندوی

شاها تو را چه فخر به بخشیدن اسب و فیل

خود هند و چین دهی به سالی که بشنوی

دولت ستانه بوس درست باد تا به کام

صد سال تخم عدل بکاری و بدروی