گنجور

 
 
 
فانوس خیال: گنجور با قلموی هوش مصنوعی
سنایی

گوگرد سرخ خواست ز من سبز من پریر

در پیشش ار نیافتمی روی زردمی

خود سهل بود سهل که گوگرد سرخ خواست

گر نان خواجه خواستی از من چه کردمی

انوری

گر نیستی زمانه به جنگ و نبرد خلق

پیوسته با زمانه کجا در نبردمی

ور آسیای چرخ بر غمم نگرددی

در جوی آسیا متوطن نگردمی

آب مراد زیر پل کس نمی‌رود

[...]

اوحدی

نزدیک یار اگر نه چنین خوار و خردمی

در هجرش این مذلت و خواری نبردمی

بی‌او ز جان ملول شدم، کو خیال او؟

تا جان خود به دست خیالش سپردمی

از باد صبح‌گاه درین تنگنای هجر

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه