ای بلخیک سقط چه فرستی به شهر ما
چندین سقاطهٔ هوس افزای عقل کاه
آئی چو سیر کوبهٔ رازی به بانگ و نیست
جز بر دو گوپیازهٔ بلخیت دستگاه
دیگ هوس مپز که چو خوان مسیح هست
کس گوپیازهٔ تو نیارد به خوان شاه
بد نثری و رسائل من دیده چند وقت
کژ نظمی و قصائد من خوانده چندگاه
زرنیخ زرد و نیل کبود تورا ببرد
گوگرد سرخ و مشک سیاه من آب و جاه
آری در آن، دکان که مسیح است رنگرز
زرنیخ و نیل را نتوان داشت پیش گاه
سحر زبان سامری آسای من بخوان
وحی ضمیر موسوی اعجاز من بخواه
عقدی ببند ازین گهر آفتاب کان
دری بدزد ازین صدف آسمان شناه
موی تو چون لعاب گوزنان شده سپید
دیوانت همچو چشم غزالان شده سیاه
باری ازین سپید و سیاه اعتبار گیر
یا در سیه سپید شب و روز کن نگاه
پس ... نهای و گرچه چو ... کلاه دار
کز دست جهل تو به در ... نهم کلاه
خاقانی و حقایق طبع تو و مجاز
اینجا مسیح و طوبی و آنجا خر و گیاه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
من موی خویش را نه از آن می کنم سیاه
تا باز نوجوان شوم و نو کنم گناه
چون جامهها به وقت مصیبت سیه کنند
من موی از مصیبت پیری کنم سیاه
ای نیکخوی مردم ای نیک خوی شاه
تو نیکخواه شاه و ترا بخت نیکخواه
اندر میان رزم نمانی مگر بشیر
اندر میان بزم نمانی مگر بماه
هم آلت نبیدی و هم آلت سلاح
[...]
ای روی تو به خوبی افزون ز مهر و ماه
بهرام روز باده بهرام رنگ خواه
اندوه این جهان مخور ای ماه شاد باش
کامروز شادمانست از تخت و تاج شاه
افروخته ست طبعش و افراخته محل
[...]
ای یک غلام تو به گه حرب صد سپاه
اندر جوار جاه تو اسلام را پناه
مقبلترین عالمی و طالع تو را
هشت آسمان معسکر و هفت اختران سپاه
موج سخاوت تو رسیده به شرق و غرب
[...]
چون در هوای دل تن من گشت پادشاه
آمد به پیش سینه من از سفه سپاه
لشکرگه سفاهت من عرضه داد دیو
من ایستاده همبر عارض بعرضه گاه
دیو سیه گلیم بران بود تا کند
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.