دوست دشمن گشت و دشمن دوست شد خاقانیا
آن زمان کاقبال بیادبار بینی بر درت
تا تو دولت داری آن کت دوستتر دشمنتر است
ز آن که نتواند که بیند شاهدِ خود در برت
پس چو دولت روی برتابد تو را از هر که هست
دوستتر گشت آنکه بود از ابتدا دشمنترت
دشمنِ معشوق خود را دوست دارد هر کسی
این قیاس از خویشتن کن گر نیاید باورت
دوست از نزدیکیِ دولت شد اوّل دشمنت
دشمن از دوریِ دولت شد به آخر غمخورت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از دگرگونی روابط انسانی در سایه قدرت و موقعیت اجتماعی سخن میگوید. او توضیح میدهد که دوستی و دشمنی میتواند تغییر کند و کسی که در ابتدا دشمن بود، به دوست تبدیل شود و بالعکس. زمانی که فردی موفقیت و قدرت داشته باشد، ممکن است آنکه به او نزدیکتر است، از دشمنانش باشد و کسانی که دورترند، به طور ناخواسته به دوستانش تبدیل شوند. نکتهای که در اینجا مطرح است این است که در پیوندهای انسانی، عشق و دشمنی بسیار وابسته به وضعیت اجتماعی و مقام افراد است. شاعردلایل این تغییرات را به چالش میکشد و از خواننده میخواهد تا به این حقایق انسانی توجه کند.
هوش مصنوعی: در زمانهای که دوست به دشمن تبدیل شد و دشمن تبدیل به دوست، ای خاقانی، متوجه خواهی شد که بخت نامساعد و بیوفا بر در تو حاضر است.
هوش مصنوعی: تا زمانی که تو قدرت و ثروتی داری، آن دوستی که به تو نزدیکتر است، به نوعی از دشمنی نزدیکتر خواهد بود، به این دلیل که نمیتواند شاهدِ محبوبش را در کنار خود ببیند.
هوش مصنوعی: زمانی که خوشبختی و سعادت به سراغت بیاید، کسی که در گذشته نسبت به تو دشمنی کرده، ممکن است به دوستی نزدیکتر از هر کس دیگری تبدیل شود.
هوش مصنوعی: هر کس که در دلش عشق به محبوب وجود دارد، باید بداند که حتی دشمنان محبوب نیز به نوعی به او وابسته هستند. اگر این نکته برایت قابل باور نیست، به خودت نگاه کن و از تجربیات خود بیا موز.
هوش مصنوعی: دوست تو به خاطر نزدیکی به ثروت و مقام، در ابتدا به تو نزدیک میشود، در حالی که دشمن تو به خاطر دوری از آن ثروت و مقام، در نهایت تو را غمگین میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بی قرارم کرد زلف بی قرار کافرت
ناتوانم کرد چشم جادوی افسونگرت
رگ برون آمد مرا از پوست در عشقت، مگوی
کز ز بهر آن خط مشکین بیاید مسطرت
گر زنم جامه به نیل و یا شوم غرقه در آب
[...]
ما و من گم گشت هرگه خواب شد همبسترت
بیضهٔ عنقاست سر در زیر بالین پرت
اوج همت تا نفس باقیست پستی میکشد
بگذری زین نردبانها تا رسی بر منظرت
ای حباب از صفر اوهام اینقدر بالیدهای
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.