عقل در عشق تو سرگردان بماند
چشم جان در روی تو حیران بماند
در ره سرگشتگی عشق تو
روز و شب چون چرخ سرگردان بماند
چون ندید اندر دو عالم محرمی
آفتاب روی تو پنهان بماند
هرکه چوگان سر زلف تو دید
همچو گویی در سر چوگان بماند
هر که سر گم کرد و دل در کار تو
چون سر زلف تو بیسامان بماند
هرکه یکدم آب دندان تو دید
تا ابد انگشت بر دندان بماند
هرکه جست آب حیات از لعل تو
جاودان در ظلمت هجران بماند
گر کسی را وصل دادی بیطلب
دیدم آن در درد بیدرمان بماند
ور کسی را با تو یکدم دست بود
عمرها در هر دو عالم زان بماند
حاصل خاقانی از سودای تو
چشم گریان و دل بریان بماند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف عشق و عواطف ناشی از آن پرداخته است. شاعر بیان میکند که عشق او باعث سرگردانی عقل و حیرت چشم جانش شده است. او تأکید میکند که در این مسیر عشق، روز و شب همچون چرخ روزگار میگذرد و هیچ کناری برای آرامش وجود ندارد. وجود معشوقش همچون آفتابی پنهان است و هیچ کس توانایی دیدن او را ندارد. همچنین، شاعر به این نکته اشاره میکند که هر کسی که به زلف و زیبایی معشوق اشراف داشته باشد، دچار سرگشتگی و سردرگمی خواهد شد. عشق به معشوق با خود درد و رنج به همراه دارد و تنها نتیجهای که شاعر دارد، اشک و دلی شکسته است.
هوش مصنوعی: عقل در عشق تو گیج و سردرگم شده و چشم جانم به زیبایی تو خیره و متحیر مانده است.
هوش مصنوعی: در مسیر گمگشتگی عشق تو، روز و شب همچون چرخ دوران، بیوقفه در حال چرخش و سرگردانی است.
هوش مصنوعی: به دلیل اینکه هیچ فریادرس و یاری در دو جهان پیدا نشد، چهره تابناک تو در سایه و پنهان ماند.
هوش مصنوعی: هر کسی که زیبایی موهای تو را ببیند، انگار که در دام آن گرفتار شده و نمیتواند از آن جدا شود.
هوش مصنوعی: هر کسی که در عشق تو گم شده و دلش درگیر توست، مانند موهای بهمریختهات، به هم ریخته و بینظم میماند.
هوش مصنوعی: هر کسی که برای یک لحظه طعم آب دهان تو را چشید، تا پایان عمرش اثر آن بر دندانش باقی خواهد ماند.
هوش مصنوعی: هر کسی که به دنبال آب حیات از زیبایی تو باشد، در تاریکی و فراق تو جاودانه خواهد ماند.
هوش مصنوعی: اگر کسی را بدون درخواست به وصال رساندی، من دیدم که او در دردی بیدرمان باقی ماند.
هوش مصنوعی: اگر کسی یک لحظه با تو دست در دست باشد، عمرها در هر دو دنیا به یاد آن لحظه باقی خواهد ماند.
هوش مصنوعی: خاقانی از عشق تو چشمی اشکریز و دلی دچار درد و رنج باقی مانده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عقل در عشق تو سرگردان بماند
چشم جان در روی تو حیران بماند
ذرهای سرگشتگی عشق تو
روز و شب در چرخ سرگردان بماند
چون ندید اندر دو عالم محرمی
[...]
خیره شد دلاک و پس حیران بماند
تا بدیر انگشت در دندان بماند
چون شنید آن قصه سرگردان بماند
وز کمال همتش حیران بماند
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.