گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
خاقانی

گرچه به دست کرشمهٔ تو اسیرم

از سر کوی تو پای بازنگیرم

زخم سنان تو را سپر کنم از دل

تا تو بدانی که با تو راست چو تیرم

خصم و شفیعم توئی ز تو به که نالم

کز توی ناحق گزار نیست گزیرم

ساخته‌ام با بلای عشق تو چونانک

گر عوضش عافیت دهی نپذیرم

بی‌تو چو شمعم که زنده دارم شب را

چون نفس صبح‌دم دمید، بمیرم

زخمهٔ عشق تو راست از دل من ساز

زاری خاقانی است نالهٔ زیرم