اندرآ ای جان که در پای تو جان خواهم فشاند
دستیاری کن که دستی بر جهان خواهم فشاند
پای خاکی کن در آکز چشم خونین هر نفس
گوهر اندر خاک پایت رایگان خواهم فشاند
گر چو چنگم دربر آیی زلف در دامن کشان
از مژه یک دامنت لعل روان خواهم فشاند
چهرهٔ من جام و چشم من صراحی کن که من
چون صراحی بر سر جام تو جان خواهم فشاند
رخ ترش داری که خوبم شکر شیرین کنی
چون ترش باشی به تو شیرین روان خواهم فشاند
بس کن از سرکه فشاندن زان لب میگون که من
دل بر آن میگون لب سرکه فشان خواهم فشاند
دوستان خواهند کز عشق تو دامن درکشم
من برآنم کاستین بر دوستان خواهم فشاند
بر سر خاک اوفتان خیزان ز جور آسمان
از تظلم خاک هم بر آسمان خواهم فشاند
اهل گفتم هست چون دیدم که خاقانی نیافت
عذر خواهان خاک توبه بر دهان خواهم فشاند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر مربوط به نگاهی عاشقانه و عارفانه است که شاعر عواطف خود را به محبوبش ابراز میکند. او از محبوب میخواهد که به او کمک کند و جان خود را فدای عشق او کند. شاعر به توصیف زیباییهای محبوب و تأثیر آن بر خود پرداخته و بیان میکند که آماده است همه چیز خود را برای او قربانی کند. از طرفی، او به تألمهایی که از عشق کشیده میگوید و در نهایت، به تظلمهایی که از آسمان بر او روا شده اشاره دارد. به طور کلی، شعر ترکیبی از عشق، درد و طلب یاری است.
هوش مصنوعی: بیا ای جان، چون برای تو جانم را فدای تو میکنم، کمکی کن تا بتوانم دستی به جهانی که در آن هستیم بیفکنم.
هوش مصنوعی: با پاهای خاکیات بر زمین برو و هر بار که نفس میکشی، اشکهای خونینت را بر زمین بریز. من به طور رایگان جواهرات را در پای تو میپاشم.
هوش مصنوعی: اگر تو مانند چنگ (یک ساز موسیقی) به آغوش من بیایی و زلفهایت را در دامن خود بکشی، از مژههایت یک دامن پر از لعل (جواهر) روان میسازم.
هوش مصنوعی: چهرهام را مانند جام زیبا کن و چشمانم را مانند گلابی سرازیر کن، زیرا من مانند آن گلابی، جانم را بر سر جام تو خواهی ریخت.
هوش مصنوعی: اگر چهرهات ترش باشد، هرچند که خوب و زیبا هستی، باید به مانند شیرینی از شکر مرا شیرینزبان کنی. در غیر این صورت، اگر همیشه ترش و ناراحت باشی، من هم برایت شیرینیام را نخواهم ریخت.
هوش مصنوعی: بس کن از ریختن سرکه از آن لبان شیرین، زیرا من میخواهم دل خود را بر آن لبان شیرین بریزم.
هوش مصنوعی: دوستان میگویند که من به خاطر عشق تو در میان آنها دامن کشیده و خود را درگیر مسائل مربوط به آنها میکنم. من هم تصمیم دارم که عشق و محبت خود را به دوستانم ارزانی دارم.
هوش مصنوعی: در کنار قبر او به زمین میافتم و از شدت ظلم و نابرابری آسمان، با ناله و فریاد، خاک را به سوی آسمان میافکرم تا درد و ناامیدیام را به نمایش بگذارم.
هوش مصنوعی: وقتی دیدم که خاقانی نمیتواند برای خود توجیهی پیدا کند، تصمیم گرفتم که خاک توبه را بر دهان او بریزم و به او بگویم که اهل گفتگو هستم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
لاابالی وار، دستی بر جهان خواهم فشاند
هرچه دامن گیردم دامن، بر آن خواهم فشاند
دامن آخر زمان دارد غبار حادثه
آستین بر دامن آخر زمان خواهم فشاند
از سر صدق و صفا، چون صبح خواهم زد نفس
[...]
باز در سودای او امروز جان خواهم فشاند
آستین شوق بر هر دو جهان خواهم فشاند
گر بگیرد دست من در پاش سر خواهم فکند
ور بخواهد جان من بر وی روان خواهم فشاند
مهر رویش را دفین در کان دل خواهم نهاد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.