لب جانان دوای جان بخشد
درد از آن لب ستان که آن بخشد
عشق میگون لبش به می ماند
عقل بستاند ارچه جان بخشد
دیت آن را که سر برد به شکر
هم ز لعل شکرفشان بخشد
عاشق آن نیست کو به بوی وصال
هستی خود به دلستان بخشد
عاشق آن است کو به ترک مراد
هرچه هستی است رایگان بخشد
دو جهان را دو شاخ گل داند
دسته بندد به دلستان بخشد
شه سواری است عشق خاقانی
کز سر مقرعه جهان بخشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
صابرا نامه گرامی تو
روح افسرده را روان بخشد
مسرع کلک تو به فن ادب
روشنی بر ظلام جان بخشد
«مهستی» را کلام شیوایت
[...]
معجزت سنگ را زبان بخشد
بوی خلقت به مرده جان بخشد
گر تو جانی دهی به بوسهٔ من
بوسهٔ من هزار جان بخشد
بهر یک نیم جان کجا عاقل
به کسی عمر جاودان بخشد
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.