گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
افسر کرمانی

حاجتم از روی خوبان، جز تماشایی نباشد

ور میسر گرددم، دیگر تمنایی نباشد

در دلم جز مهر رخسار بتان، چیزی نگنجد

در سرم جز عشق خوبان، شور و سودایی نباشد

باده رنگین ننوشم، کام از ساغر نگیرم

تا به پهلویم، نگار باده پیمایی نباشد

گر پری رویی نباشد، همرهم در باغ و صحرا

خوش به چشمم بی رخ او، باغ و صحرایی نباشد

گل به چشمم خار آید، سبزه همچون نوک نشتر

گر به گرد سبزه و گل، ماه سیمایی نباشد

طرف بستان را نشاید بی نکو رویان تفرج

سایه سروی مجو، تا سرو بالایی نباشد

افسرا، گر خود دلی داری و دلداری نداری

نام دل بر وی منه، کمتر ز خارایی نباشد

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode