گنجور

 
کمال‌الدین اسماعیل

دل که با یادش آشنا گردد

گر بیهوده ها چرا گردد؟

مرد این راه آنکس است که او

همه پیرامن بلا گردد

غرقه در آب چشم خود شب و روز

همچنان چرخ آسیا گردد

همچو خورشید آسمانی باش

ذرّه باشد که در هوا گردد

کار خود با وکیل لطف گذار

تا همه حاجتت روا گردد

نخورد غم به لذّت فانی

هر که او عاشق بقا گردد

به قراضات ننگرد آن کس

که خداوند کیمیا گردد

هر که گردن به بندگی بنهد

بر همه کام پادشا گردد

پای خود استوار کن زان پیش

که ز دستت عنان رها گردد

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
سلطان ولد

آنکه مأمور امر ما گردد

عاقبت شاد و پیشوا گردد

مشاهدهٔ ۴ مورد هم آهنگ دیگر از سلطان ولد
اوحدی

ورنه مخلوق چون خدا گردد؟

بجزین مایه کاشنا گردد

شاه نعمت‌الله ولی

بنده آخر کجا خدا گردد

ور خدائیست چون خدا گردد

بنده هرگز خدا شود نشود

لیکن از خویشتن فنا گردد

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه