گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
کمال‌الدین اسماعیل

ای ز گردون بشرف برده سبق

وز عطارد بهنر برده گرو

در شب خطّ تو معنیّ دقیق

گشت انگشت نما چون مه نو

اگرت ابر بهاری خوانم

بمرنج از من و از جا بمرو

شاعران ژاژ چنین خود خایند

تو از این معنی در تاب مشو

تو که ثابت تری از کوه چو خس

مشو از هر بادی بیهده دو

نیک شو با من و اندر حق من

به بدی گفتن مفسد مگرو

وجه مرسوم من ار روشن نیست

بر تو سهلست طریقش بشنو

بستان داس هلل از گردون

پس بدان سنبله را سر بدرو

این چه بی رسمی و بی از رمیست

که فگندی ز فرازم در گو

جو پارینه و امسالینم

می برد اشتر و بر تو به دو جو

 
 
 
جمال‌الدین عبدالرزاق

سخن بی غرض از من بشنو

بر دشمن مشو ایدوست مشو

دشمنان راه بدت آموزند

مشنو هرزه دشمن مشنو

با تو امشب ندبی خواهم باخت

[...]

ایرج میرزا

هر سحرگه دمِ در بر لبِ جو

بود چون کِرمِ به گِل رفته فُرُو

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه