مژده ای دل که کار دیگر شد
و انچه می خواستی میسّر شد
یار از راه جور برگردید
مشفق و مهربان و چاکر شد
کار اگر بسته بد گشایش یافت
عیش اگر زهر بود شکّر شد
دل که چون لفظ او مقیّد بود
هم بسعی خطش محرّر شد
نامه فرمود و دل خوشیها داد
چون که حال منش مقرّر شد
کلک بیمارش احتما بشکست
با من از آنچه بود بهتر شد
اشتهیّ دروغ کرد آغاز
با سر پرسش مزوّز شد
بر گرفتم ز درج درّش مهر
دامنم پر ز درّ و گوهر شد
مردم چه مشم ابن مقلمة وقت
بندۀ آن خط چو عبهر شد
بر بیاض خودش سوادی کرد
که از او چشم جان منوّر شد
دیده بر حرفهاش مالیدم
حالی از اب لطف او تر شد
خط مشکین او چو بر خواندم
مغز جانم ازو معطّر شد
شاخ طبعم گهر ببار آورد
چون کش الفاظ او مصوّر شد
هر چه دشنام و خشم بود از من
به دعا و ثنا برابر شد
کلک او کرده بود عربده زانک
زان معانیش باده در سر شد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: غزل بیانگر خوشحالی و شگفتی شاعر از تغییرات مثبت در زندگیاش است. او از برگشت یار سخن میگوید که دیگر بددل نیست و به محبت و دوستی روی آورده است. مشکلات و غمها کمکم جای خود را به شادی دادهاند و دل شاعر که قبلاً در بند بود، حالا آزاد و خوشحال شده است. نامهای از یار دریافت کرده که باعث دلخوشی او شده و کلمات آن نامه به قلبش شادی و روشنی بخشیده است. شاعر همچنین بیان میکند که هر چه کینه و خشم احساس میکرد، اکنون به دعا و ستایش تبدیل شده است و این احساسات مثبت نتیجهی زیبایی و معانی کلام یار است. در نهایت، او از قدرت کلمات و تأثیر آنها بر روح و جان خود سخن میگوید.
هوش مصنوعی: خبر خوشی برای دل تو دارم که کارها به شکل دیگری پیشرفته است و آنچه که آرزویش را داشتی، تحقق یافته است.
هوش مصنوعی: دوست از مسیر نادرستی بازگشت و به انسانی مهربان و وفادار تبدیل شد.
هوش مصنوعی: اگر کارها دشوار و بسته باشد، ممکن است در نهایت به گشایش و راحتی برسد. همچنین، اگر زندگی در ابتدا تلخ و زهرآگین به نظر بیاید، ممکن است در نهایت به شیرینی و خوشی تبدیل شود.
هوش مصنوعی: دل که مانند کلمات محدود شده است، با تلاش و کوشش نویسنده آزاد میشود.
هوش مصنوعی: او نامه نوشت و دل را شاد کرد، چون وضعیت من مشخص و روشن شد.
هوش مصنوعی: قلم بیمار او با من شکست و از آنچه بود، وضعیت بهتری یافت.
هوش مصنوعی: داستانی از کسانی است که در ابتدای کار، با شوق و آرزو به دنبال پاسخهایی میروند و در این مسیر، ممکن است به دروغ یا فریب متوسل شوند. انحراف از حقیقت و تلاش برای پاسخدادن به سوالات با نادرستی نمایشدهندهی ناپایداری در این تلاش است.
هوش مصنوعی: من مهر و محبت او را از دامنم گرفتم و دامنم پر شده از جواهر و زیبایی.
هوش مصنوعی: مردم چه میکشند از دست ابن مقلمه در زمانی که چنان خطی برای بندگی او آماده میشود.
هوش مصنوعی: او روی سفیدی خود آثاری گذاشت که باعث روشنی چشم جان من شد.
هوش مصنوعی: چشمانم را بر روی سخنانش گذراندم و از لطافت ابروهایش احساس نرمی و خوشی کردم.
هوش مصنوعی: وقتی که خط زیبای او را دیدم، جانم از عطر آن پر شد و معطر گردید.
هوش مصنوعی: شاخ وجود من گوهری به بار آورد چونکه واژهها و معانیاش به تصویر کشیده شدند.
هوش مصنوعی: هر آنچه که از من دشنام و عصبانیت به سمت تو بود، با دعا و ستایش جبران شد.
هوش مصنوعی: نقاشی او از شدت شور و شوق، در دل و فکر دیگران دمی برپا شد و همه را تحت تأثیر قرار داد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بار توحید هرکسی نکشد
طعم توحید هر خسی نچشد
چون خ مار فراق را بکشد
باز گردد می وصال چشد
بکشد صد عتاب و سر نکشد
بنهد نان و خود نمک نچشد
آن زمان، تلخی زمانه چشد
باید از جام زهر، جرعه کشد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.