اگر امروز آن بتم همدم نیاید
نصیب جان من جز غم نیاید
نیامد دوش و جانم بر لب آمد
ز بیم آنکه امشب هم نیاید
اگر چه وعده داد و خورد سوگند
ولی با این همه ترسم نیاید
مرا گر ناید او ناید و گر نی
غم و اندوه و محنت کم نیاید
چه سودار آید او زین پس؟که جانم
نباشد مانده گر این دم نیاید
من او را از برای سور خواندم
و لیک او جز که با ماتم نیاید
کرا نزدیک او شاید فرستاد؟
چو کس در راز او محرم نیاید
وگر او را نباشد آمدن رای
بقول هر که در عالم نیاید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از آن حقه که جز مرهم نیاید
بده زانکو به دادن کم نیاید
درین راه ازچنین سر کم نیاید
که دریا بیش یک شبنم نیاید
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.