بی تو مرا زندگی بکار نیاید
محنت هجر تو در شمار نیاید
در چمن وصل روی تو گل عیشم
پی مدد خون دل ببار نیاید
روز نباشد که آفتاب جهان سوز
بر سر بامم بکار زار نیاید
بگذرد از عمر سالها که دلم را
بر سر کوی طرب گذار نیاید
تا که نبینم بنای وصل تو محکم
قاعدۀ عمرم استوار نیاید
تا نشود دل ز زندگانی خود سیر
بردم آن زلف همچو مار نیاید
وا دل من اگر بگوش تو هر شب
از لبم این ناله های زار نیاید
گفتمت ای جان مکن جفا که رخت را
دود دل من همی بکار نیاید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.