گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
کمال‌الدین اسماعیل

هر که رخسارش آرزو کردست

گل بر بارش آرزو کردست

بی خودیّ دلم بجای خودست

زانکه دیدارش آرزو کردست

تا گرفتار هجر اوست دلم

مرگ صد بارش آرزو کردست

گو بیا حال من نخست ببین

هر که این کارش آرزو کردست

عشق بی رنج هر که می طلبد

گل بی خارش آرزو کردست

در بر من دلی جگر خوارست

که غم یارش آرزو کردست

می گریزد بسایۀ زلفش

باد گلزارش آرزو کردست

عقل سودای وصل او نپزد

گرچه بسیارش آرزو کردست

اشک چون نار دان که می بارم

چشم بیمارش آرزو کردست

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode