گنجور

 
کمال‌الدین اسماعیل

سرورا در خدمتت کردم سفر

تا شوم از دیگران منظورتر

خود ندانستم گزین گونه شوم

دم بدم ز انعام تو مجهورتر

آنکه ترک خدمتت کردست هست

سعی او از سعی ما مشکورتر

وآنکه شد با دشمنت همداستان

نزد تو می بینمش معذورتر

آنکه در خانه مقیمست از تو هست

در بزرگی هر زمان مشهورتر

وانکه در خوارزم هم پهلوی تست

هست هر ساعت بجان رنجورتر

زین سپس کوشیم ما نیز اندر آن

تا که باشیم از جنابت دورتر

تو چو خورشیدی و ما همچون هلال

هر چه از تو دورتر پر نورتر