گنجور

 
 
 
ناصرخسرو

این طارم بی‌قرار ازرق

بربود ز من جمال و رونق

وان عیش چو قند کودکی را

پیری چو کبست کرد و خربق

گوشم نشنود لحن بلبل

[...]

میبدی

من قبلها طبت فی الظّلال و فی

مستودع حیث یخصف الورق

ثمّ هبطت البلاد لا بشر

انت و لا مضغة و لا علق‌

بل نطفة ترکب السّفین و قد

[...]

عراقی

آن بحر محیط بی‌کرانه

و آن نور بسیط جاودانه

تا هر نفسی به دیدهٔ حق

بینند همه جمال مطلق

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از عراقی
کمال خجندی

ای پاره ز چنگت به تن صوفی دلق

درشان تو آیت یزید فی الحق

چنگت به سپاه طوقتمش می ماند

کاشکستن او شد سبب راحت خلق

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه