پیچیدهتر ز طرهٔ او دود آه ماست
برگشتهتر از آن مژه بخت سیاه ماست
در راه او به خون خود از بسکه تشنهایم
هرکس که چاه میکند او خضر راه ماست
ما را چو کاه تکیه به دیوار خلق نیست
خاکیم و بردباری پشت و پناه ماست
یک کس به سوی مقصد خود ره نمیبرد
دنیا ز بسکه تیره ز بخت سیاه ماست
ما را چو سوختی تو هم افزوده میشوی
ای شعله سرکشیت ز مشت گیاه ماست
کوتاه میشود همه شمعی ز سوختن
شمعیکه سر به عرش رسانیده آه ماست
تا دیدهای به گلشن رخسار او کلیم
همچون نسیم نکهت گل با نگاه ماست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان عواطف و احساساتی عمیق درباره عشق و ناامیدی میپردازد. شاعر از پیچیدگیها و دردهای عشق میگوید و اشاره میکند که برای دستیابی به محبوب، با وجود سختیها و چالشها، همواره در جستوجوی او هستند. او به وضعیت سخت و نامساعد خود اشاره میکند و میگوید که در این دنیا، به خاطر بخت بد خود، راهی به سوی مقصد نخواهند یافت. همچنین از این میگوید که عشق و اشتیاق او همچون آتش در درونش شعلهور است و هر چه بیشتر میسوزد، بیشتر میافزاید. در نهایت، چشمانداز زیبای او از معشوق و تأثیر آن بر زندگیاش را با گلها و نسیم توصیف میکند.
هوش مصنوعی: دود آه ما از پیچیدگی و سنگینی طره او بیشتر است و درد و رنجی که داریم، نسبت به این موضوع، از حالت مژه بخت سیاه ما نیز عمیقتر و غمانگیزتر است.
هوش مصنوعی: ما در مسیر او به قدری تشنهایم که حتی اگر به خون خود نیاز داشته باشیم، از آن دریغ نمیکنیم؛ هرکسی که برای ما راهی باز میکند، مانند خضر است و ما را هدایت میکند.
هوش مصنوعی: ما مانند کاه هستیم که به دیوار انسانها تکیه نمیکند؛ ما از خاک تشکیل شدهایم و صبر و استقامت ما پشتیبان و محافظ ماست.
هوش مصنوعی: هیچکس به هدف و مقصود خود نمیرسد، زیرا دنیا به قدری تاریک و نابسامان است که سرنوشت ما را تحت تأثیر قرار داده است.
هوش مصنوعی: زمانی که تو ما را میسوزانی، همچنان به ما افزوده میشوی. ای شعلهی سرکشت، تو از نیروی گیاه ما به وجود آمدهای.
هوش مصنوعی: همه شمعها در نتیجه سوختن یک شمع دیگر کوتاه میشوند، و این شمعی که به عرش میرسد، نمایانگر آوای درد و اندوه ماست.
هوش مصنوعی: وقتی که به چهره زیبای او نگاه میکنم، حس میکنم که مانند نسیم ملایمی هستم که بوی خوش گلها را میآورد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بخشد گناه بنده که او پادشاه ماست
گوید که بنده ایست که او در پناه ماست
منعم مکن به غمزه ی خونریز در غمت
غمّاز نیست نیک بدان کاو سیاه ماست
خون جگر ز دیده گشادم ز غم ببین
[...]
ما عاشقیم و روی بتان قبله گاه ماست
بر جرم عاشقی همه عالم گواه ماست
از شوخی نظر دل ما خون بریخت
هر بد که کرد دیده ما پیش راه ماست
ما برق آه خود بفلک بر کشیده ایم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.