دوران ز عاریتها دندان ز ما گرفته
نوبت رسد بنانم چون آسیا گرفته
داریم در فراقت اشک بهانه جوئی
بدخوی تر ز طفل از شیر وا گرفته
صد برق ناامیدی کرده کمین ز هر سو
نخل امیدواری هر جا که پا گرفته
بر سفره زمانه کش غیر استخوان نیست
هر کس دمی نشسته طبع هما گرفته
صد دستگیرش ار هست نقش قدم نخیزد
تعلیم خاکساری گوئی زما گرفته
تمییز صاف از درد دوران نمی تواند
هر آستان نشینی در صدر جا گرفته
با آنکه هر دو زلفش در کشتنم یکی شد
هر تاری از ندامت ماتم جدا گرفته
ریزند خرقه پوشان خون در لباس تقوی
شمشیر این دلیران جا در عصا گرفته
آوارگان ندارند پیر طریق جز ما
هر کس کلیم شد پیر همت ز ما گرفته
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر احساسات عمیق خود را درباره فراق و ناامیدی بیان میکند. او به عوارض رنج و بیتابی ناشی از جدایی اشاره دارد و میگوید که در غم این جدایی، اشک میریزد و از بیتوجهی به خودش انتقاد میکند. امید و ناامیدی در زندگیاش متضاد هستند و او به دقت مراقب شرایط اطرافش است. شاعر به دشواریهایی که در زندگی وجود دارد اشاره میکند و به تأثیر این دشواریها بر روح و روان خود میپردازد. همچنین، به نوعی از زهد و سادهزیستی اشاره میکند که از سادگی و خاکساری نشأت میگیرد. شعر به نوعی مناجاتی با درد و رنج انسان معاصر تبدیل میشود که در جستجوی امید و راهی برای بهبود وضعیت خود است.
هوش مصنوعی: زمانی که ما به خاطر قرضها و بدهیها دچار مشکل شدهایم، نوبت به من خواهد رسید تا با آرامش و قدرت خود دوباره به کانون زندگی برگردم، همانطور که آسیا با قدرت کار میکند و آرد تولید میکند.
هوش مصنوعی: در جدایی تو، اشک و ناله میکنیم و حالتی بدتر از کودکی داریم که از شیر جدا شده است.
هوش مصنوعی: ناامیدی مانند صد تا برق در حال کمین است و در هر گوشه به انتظار نشسته، اما درخت امیدواری هر جا که ریشه دوانده، هنوز پابرجا است.
هوش مصنوعی: بر سر سفرهی زندگی، هیچ کس جز استخوان (چیزی از خود) ندارد. هر کسی که لحظهای نشسته، با طبیعت و روح خود ارتباط گرفته و با آن همنوا شده است.
هوش مصنوعی: اگر صد نفر هم بخواهند به او کمک کنند، اثر قدمهای او از بین نمیرود. آموزش تواضع را انگار از ما فراگرفته است.
هوش مصنوعی: تنها کسی که در میانسالی و با تجربه میتواند درد و رنج زمانه را به خوبی تشخیص دهد، کسی است که در مرتبهای بالا و مهم نشسته باشد. سایر افراد معمولاً نمیتوانند این درک عمیق را پیدا کنند.
هوش مصنوعی: هر چند که زلفهای او به حدی شگفتانگیز و مرگبار است که میتواند آدم را به نابودی کشاند، اما هر رشته از این زیبایی و عشق، تلخی و اندوه را نیز به همراه دارد که از آن جدایی ناپذیر است.
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره به این است که کسانی که در لباس تقوی و دینداری ظاهر میشوند، در حقیقت خون و جان فشانی آنها در راه حق و دین به وضوح نمایان است. این دلیران با عزم و اراده، در برابر چالشها ایستادهاند و حتی در سختترین شرایط نیز تسلیم نمیشوند. آنها نشان میدهند که برای دفاع از اعتقادات خود، آماده هستند و به نوعی از نیرویی درونی در میانسالی اشاره دارند که با احتیاط و قدرت به جلو مینگرند.
هوش مصنوعی: آوارگان هیچ راهنمایی جز ما ندارند و تنها کسانی که به کلام و راه ما میرسند، از ما توان و ارادهی راستین را میگیرند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عشق اختیار دل را از دست ما گرفته
طوفان عنان کشتی از ناخدا گرفته
روشنگر نگاه است رخسار مه جبینان
باغ و بهار بوسه است دست حنا گرفته
هر چند در خرابات یکتاست جام خورشید
[...]
گر غمزه اش به یغما، دل را ز ما گرفته
پیکان او به از دل، در سینه جا گرفته
در مکتب محبت، روشن سواد حسنم
تا از غبار خطش، چشمم جلا گرفته
نتوان به سر رسانید بی عشق زندگی را
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.