ما تکیه بیاری هوادار نداریم
کاهیم ولی پشت بدیوار نداریم
زین پایه پست اوج غباری نگرفتیم
ما طالع خار سر دیوار نداریم
از بزم تو زین دیده خونبار جدائیم
ابریم ولی راه بگلزار نداریم
وقتست اجل گر قدمی رنجه نماید
بیمار غریبیم و پرستار نداریم
از حوصله ما غم عالم نبود بیش
آنغم که بود حصه غمخوار نداریم
در طینت ما جذبه ابرام نباشد
خاریم و بدامان کسی کار نداریم
تا چشم تو دیدیم ز دل دست کشیدیم
ما طاقت تیمار دو بیمار نداریم
سر برهنه بودن گل دستار جنونست
آراسته مائیم که دستار نداریم
این صیقل بیداد فلک بی سببی نیست
زانست که بر آینه زنگار نداریم
چون شمع کلیم اشک فشانی سخن ماست
بی آتش شوقی سر گفتار نداریم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ما فکر لباس و غم دستار نداریم
اندیشه سامان چو سر دار نداریم
سر در ره آرایش ظاهر نتوان کرد
چون گل سر آرایش دستار نداریم
ای سایه اقبال هما رو سر خود گیر
[...]
ما کار به تسبیح و به زنار نداریم
جز عشق دگر مذهب و کردار نداریم
از دیر و کنشت و حرم و صومعه فارغ
ما قبله بجز ابروی دلدار نداریم
آن آدم بیعشق بود صورت دیوار
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.