ما فکر لباس و غم دستار نداریم
اندیشه سامان چو سر دار نداریم
سر در ره آرایش ظاهر نتوان کرد
چون گل سر آرایش دستار نداریم
ای سایه اقبال هما رو سر خود گیر
ما شکوه ای از سایه دیوار نداریم
هر جا نبود سوخته ای رو ننماییم
آیینه به پیش رخ زنگار نداریم
داریم هوای سفر عالم بالا
چون شبنم گل چشم به گلزار نداریم
دنباله رو قبله نمای دل خویشیم
چون کعبه روان روی به دیوار نداریم
در جیب صدف گوهر ما چشم گشوده است
ما طاقت رسوایی بازار نداریم
شد مخزن گوهر صدف از آبله دست
ما جز گره دل ثمر از کار نداریم
بگذار که در چاه مذلت بسر آریم
ما حوصله ناز خریدار نداریم
ما بیخبران قافله ریگ روانیم
یک ذره ز سرگشتگی آزار نداریم
هر چند که در گردن ما دست فکنده است
از بیخبریها خبر از یار نداریم
صائب نفس شعله ما تشنه خارست
با مردم کوتاه زبان کار نداریم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان افسوس و کمبودهای روحی و معنوی اشاره دارد. شاعر از ناتوانی در زیبا پوشیدن و آرایش ظاهری سخن میگوید و به جای زیباییهای ظاهری، بر روی عمق احساسات و ناامیدیهای خود تمرکز میکند. او از عدم وجود خوشبختی و اطراف پر از غم و اندوه سخن میگوید و خود را در جستجوی معنای بالاتر و سفر به عالم بالا میبیند. در این مسیر، نسبت به رسوایی و دنیای مادی بیتفاوت است و بر ناامیدیهای خود تاکید میکند. در نهایت، شاعر تشخیص میدهد که اگرچه در گرداب مسائل زندگی گرفتار است، همچنان به جستجوی حقیقت و عشق واقعی ادامه میدهد.
هوش مصنوعی: ما به فکر ظواهر و زینتها نیستیم و دغدغهی تغییر و زیبایی ظاهر نداریم؛ چون برای سامان دادن به زندگیمان، توان و نیازی به تفکر نداریم.
هوش مصنوعی: نمیتوانیم همانند گل، جلوه ظاهری زیبا و جذاب داشته باشیم، زیرا مانند گل، زینت و زیبایی طبیعی در سر نداریم.
هوش مصنوعی: ای سایه خوشبختی، بر سر ما بمان و ما هیچ دلخوری از سایه دیوار نداریم.
هوش مصنوعی: هر جا که آتش و سوختگی وجود ندارد، ما آینه را به نمایش نمیگذاریم، چون بر روی چهرهمان زنگار و کثیفی نیست.
هوش مصنوعی: ما در آرزوی سفر به آسمانهای بلند هستیم، اما به زیباییهای دنیای مادری توجهی نداریم.
هوش مصنوعی: ما دنبال نشان دل خود هستیم و مانند کعبه، به سمت آن حرکت میکنیم و به دیوارهای بیفایده روی نمیآوریم.
هوش مصنوعی: به جواهر خودمان اهمیت میدهیم و سعی میکنیم آن را نشان دهیم. اما هیچکدام از ما حاضر نیستیم به خاطر عدم پذیرش دیگران در جامعه، دچار شرمساری شویم.
هوش مصنوعی: به خاطر تلاشهای ما و زحمتهایمان، فقط دل شکسته و گرههای عاطفی به جا مانده است و هیچ ثمرهای از کارمان حاصل نشده است.
هوش مصنوعی: بگذاریم در وضعیت سخت و ذلتآوری قرار بگیریم، اما نمیخواهیم خود را به خاطر نیاز به محبت و توجه دیگران کوچک کنیم.
هوش مصنوعی: ما بدون اینکه آگاه باشیم مانند قافلهای از شن در حال حرکت هستیم و از اندکی گیجی و سردرگمی هم آزاری نمیبینیم.
هوش مصنوعی: اگرچه در گردن ما زنجیری است و ما در قید و بند هستیم، اما به دلیل عدم آگاهی، از حال و وضع یار خود بیخبر هستیم.
هوش مصنوعی: خشم و کینه ما مانند آتش است و با افرادی که زبانشان کوتاه و بیادب است، هیچ ارتباطی نداریم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ما تکیه بیاری هوادار نداریم
کاهیم ولی پشت بدیوار نداریم
زین پایه پست اوج غباری نگرفتیم
ما طالع خار سر دیوار نداریم
از بزم تو زین دیده خونبار جدائیم
[...]
ما کار به تسبیح و به زنار نداریم
جز عشق دگر مذهب و کردار نداریم
از دیر و کنشت و حرم و صومعه فارغ
ما قبله بجز ابروی دلدار نداریم
آن آدم بیعشق بود صورت دیوار
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.