اشک غمازست خون در گریه داخل کردهام
عکس تا ظاهر نگردد آب را گل کردهام
رفتم از کوی تو چون شخصی که سیلابش برد
ترک جان را بیشتر از طی منزل کردهام
آنچنان کز اشتیاق دانه مرغ آید به دام
من ز شوق ناله خود را در سلاسل کردهام
حرف بیدادش به ناخن میکنم بر چهره لیک
چشم تا بر هم زنم از گریه باطل کردهام
چون گلوی مرغ بسمل خون رود از نامهام
آری آری شرح خونپالایی دل کردهام
یارب این ره کی به پایان میرسد چون ضعف من
همچو نقش پای در گامی دو منزل کردهام
تا کسی بر لب نیارد دعوی خون کلیم
خون فرزندان خود را وقف قائل کردهام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر احساسات عمیق و دردناک را به تصویر میکشد. شاعر از غم و اندوه خود سخن میگوید و بیان میکند که اشکش گواهی بر درد اوست. او از عشق و شوقی بیپایان یاد میکند که او را به زنجیر کرده و آسیبهای عاطفیاش را با تصاویری چون مرغی بیجان و خونین روایت میکند. شاعر به نوعی در حال توصیف حالتی است که با وجود رنج و درد، بر ادامهی مسیر خود اصرار دارد و به نوعی از ضعف و ناتوانی خود ابراز تأسف میکند. او امیدوار است که این راهی که در آن قرار دارد، به پایان برسد، و از خدای خود میخواهد که این عذابی که تحمل میکند هر چه زودتر به سر آید. همچنین، با نگاهی عمیق به روابطش، به قربانیانی که در این مسیر متحمل شدهاند اشاره میکند.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به احساسات عمیق خود اشاره میکند. او میگوید که اشکهایش به نوعی راز و نشانههای درد او هستند و گریهاش را با خیال خود پنهان کرده است. به نوعی، او تلاش میکند تا احساسات واقعیاش از دیگران پنهان بماند و در این راه، احوالات خود را تحت کنترل دارد. او اشاره میکند که برای جلوگیری از نمایان شدن احساساتش، اشکهایش را تبدیل به خون کرده و آب را به گلی تبدیل کرده تا کسی متوجه نشود.
هوش مصنوعی: من از خیابان تو رفتهام، مانند کسی که سیلاب او را با خود برده است. در حقیقت، احساس میکنم که جانم تحت تأثیر این جدایی آسیب بیشتری دیده است تا این که جایی را پشت سر گذاشته باشم.
هوش مصنوعی: به قدری تحت تأثیر شوق و اشتیاق قرار گرفتهام که مانند دانهای که مرغ به خاطرش به دام میافتد، در زنجیر نالههای خود گرفتار شدهام.
هوش مصنوعی: من به چهرهاش سخن تلخی میگویم، اما هنگامی که چشمهایم را ببندم، اشکهایم همه چیز را بیمعنی میکنند.
هوش مصنوعی: چون مرغی که در حال شکار به تنگی و شدت گرفتار میشود و از گلویش خون جاری میشود، من نیز در نوشتهام فریاد زدم. آری، در دل به بیان درد و رنج عمیق خود پرداختهام.
هوش مصنوعی: ای خدا، این مسیر چه زمانی به پایان میرسد؟ زیرا من، با تمام ناتوانیام، مانند ردپایی که تنها دو قدم را نشان میدهد، در این راه سفر کردهام.
هوش مصنوعی: من به کسی اجازه نمیدهم که به من بگوید به خاطر خون کلیم، یعنی موسی، به نفع فرزندان خودمان، دعوا و ادعایی داشته باشد. من بخشی از خون و خونخواهی را به خاطر آنها نذری کردهام.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
پیش او با ناله اظهار غم دل کردهام
چون ننالم کام دل از ناله حاصل کردهام
گر مرا با ناله میلی هست در دل دور نیست
سوی خود دلدار را با ناله مایل کردهام
هیچ عاشق را چو من در عشق خوبان ناله نیست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.