نبود عجب که باشد سرگشته صدهزارش
آنشاخ گل که گردد برگرد سر بهارش
غلطد بر آن بناگوش از موج زلف دیگر
در آب عارض افتد چون عکس گوشوارش
بر قامت شهیدان خیاط عشق دوزد
پیراهنی که باشد از زخم پود و تارش
با آنکه ناوک او در صید پر بر آرد
از درد انتظارش لاغر شود شکارش
دامان عصمت او از باده تر نباشد
کز برق حسن شد آب، آئینه در کنارش
بر لوح تربت ما ای همنشین رقم کن
اینست آنکه شمعی نگریست بر مزارش
هر شاخ گل که باشد عارض زبلبل خود
خارش زپا برون کن وز سینه خار خارش
از کام بخشی دهر منت مکش که ندهد
کام دلی که ارزد وصلش بانتظارش
خشک وتر زمانه زنگ بقا ندارد
معلوم می توان کرد از شبنم و شرارش
عاقل از آن ز دنیا گیرد کناره کاین بحر
هر گوهری که دارد افتاده بر کنارش
دیگر کلیم زردی از هیچ رو نه بیند
روئی که سرخ دارد سیلی روزگارش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف عشق و زیبایی پرداخته و با زبان شاعرانه احساسات عمیق انسانی را بیان میکند. شاعر به سرگشتگی و دلباختگی عاشقان اشاره میکند که چون گلها در بهار در جستجوی مأمن هستند. همچنین به تصویر زیبای محبوب و تأثیر آن بر دل و جان عاشق میپردازد و از جانفشانیهای شهیدان عشق سخن میگوید. در نهایت، شاعر به گذر زمان و بیثباتی زندگی اشاره میکند و معتقد است که در این دنیا باید از هر آنچه که ارزشمند است، دوری جست تا به گنجینههای واقعی دست یابیم.
هوش مصنوعی: تعجبی ندارد که صدها هزار گل در بهار، سرگردان باشند. این به خاطر طبیعت زیبای آنهاست که در این فصل مشغول شکوفایی و زیبایی هستند.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به تصویر زیبایی از زلف معشوق اشاره میکند که مانند موجی بر گوش او میافتد. این زلف چنان تاثیرگذار است که اگر در آب بیفتد، شبیه به زیبایی گوشوارهاش در آب منعکس میشود. به طور کلی، تصویر زنی با زلفهای موجدار که زیباییاش در راستای انعکاس در آب، به زیبایی و دلربایی او افزوده میشود.
هوش مصنوعی: عاشق به مانند خیاطی با دقت و احساس، پیراهنی را برای شهیدان میدوزد که از زخمها و دردهایشان پُر شده است. این پیراهن نماد عشق و فداکاری است که در وجود آنها جای دارد.
هوش مصنوعی: با وجود اینکه تیر عاشقانهاش شکار را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد و آن را به زودی به دام میاندازد، اما خود او از درد انتظار آن معشوق لاغر و نحیف میشود.
هوش مصنوعی: دامان پاکی او از شراب خالی است، زیرا که زیباییاش چنان درخشان است که آب در کنار آن به مانند آینه میدرخشد.
هوش مصنوعی: ای همنشین، بر روی سنگ قبر ما بنویس که این شخص، همان کسی است که شمعی بر مزارش روشن شد و به او نگاهی انداختند.
هوش مصنوعی: هر شاخه گلی که وجود دارد، به خاطر بلبل است. تو باید خارهایی را که از پا بیرون آمده است بیرون کنی و از دل خود نیز خارهای درونش را خارج کنی.
هوش مصنوعی: از زندگی انتظار چیزی را نداشته باش، زیرا دنیا چیزی به دل کسی نمیدهد که انتظار و عشقش ارزش منتظر بودن را داشته باشد.
هوش مصنوعی: زمانه و زندگی به مانند یک زنگ بیتاب و بیحرکت است و نشانهای از ماندگاری ندارد. میتوان این را از زیبایی و زودگذری شبنم و نورش دریابیم.
هوش مصنوعی: افراد باهوش از دنیا دوری میکنند، زیرا این دریا پر از جواهرات است، اما همه آنها در کنارههایش افتادهاند و در دسترس نیستند.
هوش مصنوعی: هیچ وقت نمیتواند موسا (کلیم) از کسی که چهرهاش سرخ است و به روزگارش سیلی زده، زردی و ناامیدی را ببیند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
روی تو جان جانست از جان نهان مدارش
آنچ از جهان فزونست اندر جهان درآرش
ای قطب آسمانها در آسمان جانها
جان گرد توست گردان میدار بیقرارش
همچون انار خندان عالم نمود دندان
[...]
مستی گرفت شیوه آن چشم پر خمارش
شد ختم جان فزایی بر لعل آبدارش
تا باغ حسن گیرد نزهت، قضا نهاده
سروی ز قامت او بر طرف جویبارش
افزود مهرش آندم دل را که بی حجابی
[...]
از خاک ره سروی بگرفت در کنارش
وز صفحه جبین ساخت پاک از وفا غبارش
مرهم به زخم بنهاد از چشم اشکبارش
حر گشت آخر کار بخت خجسته یارش
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.