شب که جوش گریه من مایه سیلاب بود
بخت بد را آب می برد و همان در خواب بود
تیغت آرام شهیدان داد اما دور ازو
زخم ها را اضطراب ماهی بی آب بود
عالمی را بی سبب گر کشت آن مغرور حسن
نه ز بیرحمی برغم عالم اسباب بود
موی سر زنجیر ما بهتر که در راه جنون
برطرف شد گرچه تکلیف از میان آداب بود
نه براه آرام می گیرد نه در منزل قرار
هر که او بیتاب مادرزاد چون سیماب بود
خاکساران بیشتر از فیض قسمت می برند
کلبه دیوار کوتاهان پر از مهتاب بود
رحم از آن بیباک می خواهم که از مستی حسن
هایهای گریه در گوشش صدای آب بود
شب که ساغر می زدی، با آنکه نتوان حرف زد
کشتی من بسکه می پیچد در گرداب بود
سالک این ره کلیم از برق منت کی کشید
گرم رو آن بود کو خوش آتش اسباب بود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تبیین احساسات عمیق شاعر درباره درد، عشق و بیقراریهای ناشی از آن میپردازد. در آغاز، شاعر از شبهایی میگوید که گریهاش مانند سیلابی بوده و بخت بدش او را به خواب میبرد. او به تیغی اشاره میکند که آرامش شهیدان را فراهم میآورد، اما خود او دور از این آرامش است. زخمها و دردهایش ناشی از اضطراب و بیآبی است.
شاعر بیان میکند که اگر کسی بدون دلیل کشته شود، این ناشی از بیرحمی دنیا نیست، بلکه به سبب رفتارهای انسانی است. او همچنین به جنون و دیوانگی اشاره دارد و میگوید که زندگی آرامی ندارد و هر کس که مانند او بلاتکلیف است، وضعیتش به مانند سیماب است.
شاعر سپس به فضائل خاکساران اشاره میکند که از رحمت بیشتری برخوردارند، و در تصویرسازی خود، کلبه دیوار کوتاهان را با نور مهتاب مزین میکند. او از رحم بیباکی میخواهد که صدای گریهاش را در حال مستی بشنود.
در نهایت، شاعر به کشتی که در گرداب میپیچد و به سالکی که در جستجوی کمال و حقیقت است اشاره میکند، و بیان میکند که خوشبختی در آتش عشق و تلاش برای یافتن حقیقت نهفته است.
هوش مصنوعی: شب که به شدت گریه میکردم، اشکهای من مثل سیلابی بود. در حالی که بخت بد من در حال رفتن بود، خودم در خواب به سر میبردم.
هوش مصنوعی: تیغ تو آرامش را به شهیدان بخشید، اما دور از آن، زخمها مانند ماهیای بیآب در اضطراب بودند.
هوش مصنوعی: اگر عالمی را بدون دلیل بکشند، این به خاطر زیبایی فریبنده است که او را مغرور کرده و نه به دلیل بیرحمی جهان و عوامل آن.
هوش مصنوعی: بهتر است که موهای سر ما، که نمادی از قید و بندهاست، در مسیر جنون و عشق از میان برود، حتی اگر این کار با آداب و قوانین اجتماعی در تضاد باشد.
هوش مصنوعی: کسی که از ابتدا ناخن آرامش ندارد و همچون جیوه restless و بیقرار است، نه میتواند در مسیر زندگی آرام بگیرد و نه در مکانی ثابت و قرار داشته باشد.
هوش مصنوعی: افراد تواضع و فروتنی، از نعمتها و برکات بیشتری برخوردار میشوند. خانهای که دیوارهایش کوتاه است، میتواند نور ماه را به راحتی دریافت کند.
هوش مصنوعی: از کسی که دل و جرأت دارد، رحم میطلبم؛ او که در حال سرمستی و شادی، صدای آب را در گوشش میشنید و با شنیدن حسنها، به حال گریه درمیآمد.
هوش مصنوعی: در شب که تو مشغول نوشیدن بودی، به رغم اینکه نمیتوانستم چیزی بگویم، کشتی من به دلیل پیچیدگی و سردرگمیاش در گرداب غرق میشد.
هوش مصنوعی: سالک (سفیر) در این مسیر که به نزدیکان خداوند میرسد، از شدت نور و جلال الهی نمیهراسد و نمیترسد. او میداند که در این راه، آتش عشق و شوق به خداوند او را به جلو میبرد و مسبب این گرما و عشق، خود خداوند است که آتش عشق را در دل او قرار داده است. پس او با افتخار و دلگرمی به سوی او میرود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دوش ما بودیم و آن مهر و، شب مهتاب بود
روی او کرده ست لطفی، زلف او در تاب بود
داستان عشق کز ابروی او می خواند دل
سوره یوسف نوشته بر سر محراب بود
بهر سجده پیش پایش هم به خاک پای او
[...]
یاد عیشی کز رخت شبهای ما مهتاب بود
بخت ما بیدار و چشم آسمان در خواب بود
سالها در انقلاب گریة مستانه خیز
خانة ما محمل جمّازة سیلاب بود
دوش بیماه رخت از بیقراریهای دل
[...]
بی تو در چشمم نگه در شیشه چون سیماب بود
مردمک در دیده ام چون بسمل قصاب بود
انتظار مقدمت می بردم امشب تا سحر
همچو شمع کشته در ویرانه ام مهتاب بود
نوبهار ابر خط آبی زد و بیدار کرد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.