تا پیش پای بیند دور از تو دیدهٔ ما
نزدیک کرده ره را پشت خمیدهٔ ما
از سیل گریهٔ ما آفت ز بسکه دیده است
ناید به روی ما باز رنگ پریدهٔ ما
زآسایشی که دارد رفته به خواب راحت
در دامن قناعت پای کشیدهٔ ما
پیوند آشنایی از نیک و بد بریدیم
نه گل نه خار گیرد دامان چیدهٔ ما
دارد ز اشک و مژگان آب روان و سبزه
از دل اگر به تنگی، بنشین به دیدهٔ ما
تا در زمین رسیده باران شرار گردد
در مزرع امید آفت رسیدهٔ ما
دارد به سیر گیتی همچون سخن رفیقی
دلگیر از سفر نیست نام دودیدهٔ ما
زلف به پا فتاده، تأثیر آن همین است
کافتد کلیم در پا جیب دریدهٔ ما
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف دلتنگی و فاصله از محبوب میپردازد. شاعر از درد و رنجی که ناشی از دوری معشوق است، سخن میگوید و به تصویر میکشد که چطور اشکها و غمهایش رنگ و روی او را گرفته است. او به قناعت اشاره دارد که به خواب راحتی پناه برده و از دنیای خوب و بد جدا شده است. شاعر همچنین به بارش باران و امیدی که در دل دارد، اشاره میکند و از غم سفر و دوری حرف میزند. در نهایت به توهمی اشاره میشود که از زلف محبوب بر دل و جانش نشسته و او را رنج میدهد.
هوش مصنوعی: چشم ما که از تو دور است، با وجود فاصله، به سوی تو نزدیک شده و راه را برای ما هموار کرده، همانطور که ما در خمیدگی راه خودمان را میبینیم.
هوش مصنوعی: به خاطر اشکهای فراوانی که ریختهایم، دیگر چهرهمان رنگ و رویی ندارد و آفتی بر چهرهمان سایه افکنده است، به طوری که دیگر کسی نمیتواند به ما نگاه کند.
هوش مصنوعی: کسی که در زندگیاش از قناعت و سادهزیستی لذت میبرد، با آرامش و راحتی به خواب رفته است و این آرامش را به زندگی خود هدیه کرده است.
هوش مصنوعی: ما رابطهامان را از خوبی و بدی جدا کردیم، نه گل داریم و نه خار، دامانمان پر از آنچه چیدهایم نیست.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی احساسات عمیق و غم را بیان میکند. شاعر میگوید که چشمانش پر از اشک است و این اشکها به مانند جویبار روان هستند. اگر دلتنگ و غمگین هستی، میتوانی آرامش را در چشمانش پیدا کنی. این به نوعی دعوت به همدلی و نزدیکی عاطفی است، چرا که شادابی و سرسبزی دل در حضور محبت و مهربانی دیگران ظهور میکند.
هوش مصنوعی: وقتی باران بر زمین میبارد، امیدها و آرزوهای ما هم رونق میگیرد و به بار مینشیند.
هوش مصنوعی: جهان مانند گفتوگوی دوستی است که از سفر خود ناراحت است و شکایت میکند. در اینجا، ما هیچ نامی از آنچه همواره در دل داریم، نمیبردیم.
هوش مصنوعی: زلفی که به پای افتاده، تأثیرش همین است که کلیم (حضرت موسی) در پا، جیب دریده و پارهای شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
برق سبک عنان را پروای خار و خس نیست
دام و قفس چه سازد با دل رمیده ما؟
دست گرهگشایی است از کار هر دو عالم
در دامن توکل پای کشیده ما
هر چند دیده ها را نادیده می شماری
[...]
از باده پس نیامد، رنگ پریده ما
برگشتگی ندارد، صید رمیده ما
دیشب به ما درآویخت، امشب ز ما عنان تافت
گویی ندیده ما را، آن شوخ دیده ما
کندیم دل ز شمشاد، از بهر آن سهی قد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.