شد بهار و گشت عالم گلستان، ما همچنان
کرد گل از خاک اسرار نهان، ما همچنان
شبنم از شب زنده داری تکیه بر خورشید زد
چون شرر در سنگ در خواب گران ما همچنان
ذره با بال سبک روحی هواپیما شده است
زیر کهسار گرانجانی نهان ما همچنان
قطره گوهر گشت و سنگ خاره شد یاقوت ناب
برد آب و خاک فیض حر و کان ما همچنان
آه از بیداد محروص که آخر مور خط
کام خود بگرفت ازین شکر لبان ما همچنان
فضل حق با آنکه جویا زرق ما را ضامن است
مانده از غفلت به کر آب و نان ما همچنان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیباییهای بهار و تحولات طبیعی آن اشاره میکند. بهار عالم را به گلستان تبدیل کرده و گلها از خاک اسرار نهان ما میرویند. شبنم با زندگی شبانهاش بر خورشید تکیه میکند و تصویرهایی زیبا از خوابهای عمیق ما به وجود میآورد. دُرّ و سنگ در این فصل تغییر میکنند و قطرهها به یاقوتهای ناب تبدیل میشوند. شاعر از بیداد و مشکلات زندگی نیز ناله میکند و اشاره میکند که هرچند فضل الهی ما را حمایت میکند، اما هنوز در غفلت به سر میبریم و از نیازهای روزمرهمان غافلیم. این شعر به تضادهای زیبایی و دردهای زندگی میپردازد.
هوش مصنوعی: بهار آمده و دنیا به زیبایی گل تبدیل شده است، اما ما همچنان مانند گذشته در حال کشف و بیان رازهای پنهان خود هستیم.
هوش مصنوعی: شبنم به خاطر بیداری شب، بر خورشید تکیه کرده و مانند شرری در دل سنگ، ما همچنان در خواب عمیق خود هستیم.
هوش مصنوعی: ذرهای که توانسته با بالهای سبک خود از زمین بلند شود، مانند یک هواپیما در آسمان پرواز میکند و در زیر کوههای بزرگ، رازهای نهان ما همچنان باقی مانده است.
هوش مصنوعی: قطرهای از آب به جواهر تبدیل شد و سنگ سخت به یاقوت اصیلی بدل گشت. آب و خاک به لطف حرارت و گرما به این تغییرات دست یافتند و ما همچنان در این فرآیند باقی ماندهایم.
هوش مصنوعی: آه از ظلم و بیعدالتی محروصی که در نهایت، مورچهای خط سرنوشت خود را از شکر لبان ما گرفت.
هوش مصنوعی: نعمتهای خداوند با همه زیباییها و جذابیتهایش، تضمین کنندهی زندگی ما هستند، اما ما به خاطر غفلتهای خود از ضروریات زندگی مثل آب و نان غافل ماندهایم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مشک شد خون در وجود آهوان ما همچنان
سنگ خارا لعل شد در صلب کان ما همچنان
راه با خوابیدگی دامان منزل را گرفت
بر زمین چسبیده چون سنگ نشان ما همچنان
تخم قارون سر برون آورد از مغز زمین
[...]
ریخت دندان و، گره در بند نان ما همچنان
رفت چشم از کارو، در خواب گران ما همچنان
باغ هستی راست فصل برگ ریزان حواس
در تلاش رنگ، چون برگ خزان ما همچنان
راست کیشان پر بر آوردند از این منزل چو تیر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.