با صدانداز نشست آن بت رعنا در پیش
غم پس سر شد و بگرفت قدح جا در پیش
راه سر منزل وارستگی از حد دور است
توسن سعی زبون دشت تمنا در پیش
کشتهٔ ناز تو بر عمر خضر ناز کند
دم تیغ تو بود از دم عیسی در پیش
پرش رنگ به گرد رم ما پی نبرد
نیس دل در ره رفتن زخود از ما در پیش
منصب دولت از او شهرت عزت از ما
وحشت ما بود از وحشت عنقا در پیش
صد جهان غم به دل تنگ تو گنجد جویا
تنگی دل بود از وسعت دنیا در پیش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به توصیف احساسی عمیق و پیچیده پرداخته است. شاعر با اشاره به عشقی عمیق و دردهای ناشی از آن، میگوید که غم و اندوه به همراه زیبایی (بت رعنا) در کنارش است. او راه رسیدن به رهایی را دشوار میداند و بیان میکند که عشق او جانشینان را نیز تحت تأثیر قرار داده است. در عین حال، شاعر به وحشت از تنهایی و غم سنگین در دل اشاره میکند، و به این نتیجه میرسد که محدودیتهای زندگی و وسعت دنیا علت تنگی دل اوست. به طور کلی، این شعر به تضاد میان عشق، غم و زیبایی پرداخته است.
هوش مصنوعی: دختر زیبا و دلربا در مقابل غم نشسته و با صدای دلنوازش، جامی را در دستانش گرفت و غم را پشت سر گذاشت.
هوش مصنوعی: راه رسیدن به自由 از حد خیلی دور است و تلاش من مانند اسبی است که در دشت آرزوی خود در حرکت است.
هوش مصنوعی: محبت و زیبایی تو به قدری عمیق است که حتی عمر طولانی خضر هم نتوانسته بر آن افزوده شود. تیغ تو به شکل خاصی باعث شده که دیگر چیزها در برابر آن ناچیز به نظر برسند، همانطور که حتی دم عیسی نیز در مقایسه با آن جلوه میکند.
هوش مصنوعی: در این شعر به این موضوع اشاره شده که تغییرات و رنگها نمیتوانند روح ما را در مسیر زندگی هدایت کنند. دل ما از خود فاصله گرفته و در این راه، در جستجوی چیزی فراتر از آنچه در دسترس است، در حرکت است.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به تفاوتهای میان مقام و منزلت اشاره میکند. او میگوید که مقام و ریاست از طرف اوست، اما شهرت و احترام به ما تعلق دارد. و همچنین، ما از ترس و هراس ناشی از وجود موجودی افسانهای مانند عنقا احساس ناامنی میکردیم. این به نوعی نشاندهنده نگرانیها و چالشهای موجود در زندگی است.
هوش مصنوعی: هرچند که دنیا وسیع و پر از اتفاقات است، اما دل تنگ تو میتواند تمام غمهای جهان را در خود جا دهد. این نشان میدهد که تنگی دل تو ناشی از وسعت و تنوع دنیا است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
درکرم ساغر اگر هست زمینا در پیش
ابر ازبخشش دریاست ز دریا درپیش
ماپریشان سفران قافله سیلابیم
چه خیال است که افتد خبر ازما درپیش؟
روز محشر نکشد خط زخجالت به زمین
[...]
برده شوریدگیم از خود و صهبا در پیش
طرفه سیلی ست به دنباله و دریا در پیش
سرو نازت، چو به گلگشت گلستان آید
سر ز خجلت فکند، نرگس شهلا در پیش
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.