گنجور

 
جویای تبریزی

غنچه از دلبستگی گردیده پنهان در لباس

مفت آزادی که چون سرو است عریان در لباس

تا به کی خواهی کشیدن چادر عصمت به روی

صبح را تا کی بود خورشید تابان در لباس

زیب ارباب گهر عریان تنی باشد چو مهر

ماه از بی جوهری گردیده پنهان در لباس

از دو دامن پوش خوبان، رشک گلزار است هند

همچو گل نازک نهالانند عریان در لباس

ظاهرآرایی است کار اینجا، نه معنی پروری

خوبی هند است جویا بیش از ایران در لباس