فریاد چقدرها خورد افسوس بر امروز
آن کس که نه دندان فشرد بر جگر امروز
از یاد بناگوش تو در باغ بهشتم
دارد نفسم فیض هوای سحر امروز
فریاد که از آتش عشق تو نمانده است
یک گوشهٔ چشم اشک مرا در جگر امروز
بر ناله من تنگ بود سینهٔ صحرا
از بار غمم کوه ببازد کمر امروز
پیداست که بسمل شدهٔ آرزوی کیست
از بال و پر افشانی مرغ سحر امروز
ساقی به نگاهی بفزا بی خودیم را
بی خویشتنم کن به دو جام دگر امروز
در خون تمنای سر کوی که غلطید
رنگین به خرام آمده باد سحر امروز
سهل است نپرسید اگر حال تو جویا
مستی که ز حالش نبود با خبر امروز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره حسرت و اندوه ناشی از عشق و زندگی است. شاعر از احساس غم و تنگی که بر اثر دوری از معشوق بر قلبش سنگینی میکند، میگوید. او به زیباییهای بهشت اشاره میکند و احساس میکند که یاد معشوقش در دلش به هوای صبحگاهی جان میبخشد. همچنین، از آتش عشق و ناتوانیاش در تحمل دردهای ناشی از این عشق سخن میگوید. شاعر در جستجوی آرامش و رهایی از این غم است و از ساقی میخواهد که با یک نگاهی او را بیخود کند. در نهایت، به این نکته اشاره میکند که حال او به قدری بد است که حتی خودش نیز از حالش بیخبر است.
هوش مصنوعی: فریاد و نالهای به خاطر زندگی و روزگار کنونی، افسوس بر حال آن کسی که امروز در سختیها و مشکلات زندگی، صبر نکرد و خود را کنترل نکرد.
هوش مصنوعی: نفسم امروز در باغ بهشت از یاد گوشههای تو، بهرهای از هوای صبحگاهی دارد.
هوش مصنوعی: من فریاد میزنم که از شدت عشق تو دیگر چیزی باقی نمانده است و تنها یک گوشهٔ چشمم، اشکی را در دل امروز حس میکند.
هوش مصنوعی: در اثر نالهها و غمهای من، سینهٔ دل صحرا تنگ شده و کوهها نیز قادر به تحمل این بار غم من نیستند.
هوش مصنوعی: مشخص است که آرزوی کسی به شدت تحت تأثیر قرار گرفته و در حال از دست رفتن است، گویی که مرغ سحر امروز از بال و پر خود میکاهد.
هوش مصنوعی: ای ساقی، با یک نگاه بیشتر، به حالت بیخودیم اضافه کن و مرا از خودم دورتر کن، امروز دو جام دیگر پر کن.
هوش مصنوعی: امروز صبح بادی به وزش درآمده است که رنگ خون آرزوی ما را به سر کوی محبوب میآورد.
هوش مصنوعی: سوال نکن که حال تو چگونه است؛ چون کسی که در مستی به سر میبرد، از حال خود نیز بیخبر است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شد سر هویت بجهان جلوه گر امروز
روشن شد از انوار رخش بحر و بر امروز
آن اختر تابنده درخشید که تابید
از خاک درش نور بشمس و قمر امروز
حق را گهری بود به گنجینه رحمت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.